اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یاازدواج
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه .........................................................................................
بخش اول......................................................................................
- مشكلات دوران كودكي ................................................................
- نظريه لورنس كلبرگ دربارة شده.....................................................
- رشد از نظر اسلام ......................................................................
- مسائل مربوط به قبل از ازدواج......................................................
- حقايق پيرامون عشق و ازدواج.......................................................
- عاشق شدن با يك نگاه .................................................................
- عشق دو طرفه ..........................................................................
- عشق بعد از ازدواج....................................................................
- دلايل مناسب براي ازدواج.............................................................
- دلايل نامناسب براي ازدواج...........................................................
- مشكلات و موانع ازدواج..............................................................
- نظرات شخصي محقق .................................................................
- ملاكهاي انتخاب .......................................................................
- چه كسي را به همسري برگزينيم؟ ...................................................
- راهنماي گزينش همسر ...............................................................
- دوران نامزدي ..........................................................................
- فايده هاي دوران نامزدي...............................................................
- آفتهاي دوران نامزدي.................................................................
- عشق و ازدواج..........................................................................
- برخورد با واقعيات .....................................................................
- پرورش اعتماد و صداقت..............................................................
- سؤال و پاسخ در رابطه با روابط زناشويي .........................................
- مواردي از زمينههاي اختلاف نظر و كشمكش.....................................
- شيوه سخن گفتن شما....................................................................
- خطرات افراط در عشق ...............................................................
- بخش دوم: ...............................................................................
- چرا برخي از روابط سرانجام خوبي ندارند. پنج افسانة مهلك دربارة عشق
- عواقب باور افسانههاي عشقي ........................................................
- چگونه عاشق ميشويم. ................................................................
- كشف تصميماتتان درباره عشق ......................................................
- ترس از صميميت.......................................................................
- اعتماد به نفس پائين ....................................................................
- عاشق شدن به دلائل نادرست..........................................................
- عاشق شدن به دلائل درست............................................................
- شش اشتباه بزرگ كه در ابتداي روابط مرتكب ميشويم. ........................
- دوري از فرد نامناسب .................................................................
- ده نوع رابطه كه سرانجامي نخواهند داشت. .......................................
- نقطعه ضعفهاي مهلك ...............................................................
- بمب ساحتي تفاهم ......................................................................
- شش ويژگي كه مي بايست در همسر آيندة خود بدنبال آن باشيد. ................
- ليست تفاهم ..............................................................................
- تعهد.......................................................................................
- چرا از تعهد دادن ميترسيم. ..........................................................
- آزمون (1) ضريب هوشي عشقي شما. ............................................
- آزمون (2) آيا از لحاظ روحي و احساسي تهيه هستيد؟ ...........................
- بخش سوم: ..............................................................................
- پرسشنامه و سؤالات مربوط به آن....................................................
بخش اول
مشكل پنجم
سربازي
اين مشكل و مانع، شامل دختران كه اصلاً نميشود. البته شامل عدهاي از پسرها نميشود كساني كه در دانشسراي تربيت معلم هستند و نيز كساني كه بعد از دروس متوسطه، درس را ادامه مي دهند و لازم نيست به سربازي بروند، بلكه پس از اتمام دروس، در قالب تعهدهايي كه همراه با انجام شغلشان است- خدمت سربازي را انجام مي دهند و هيچ وقفه اي در زندگي شان بوجود نميآيد.
البته مسئولين نظام بايد قانون سربازي را طوري تنظيم كنند كه سربازي به عنوان مانع و مشكل بر سر راه ازدواج نباشد و حقوق و مزاياي براي سربازان قرار داده شود كه مخارج خود و همسرشان تأمين شود و . . .
راه حل:
1) نامزدي شرعي و قانوني: نامزدي در دوران سربازي، خيلي شيرين و زيباست. دو نامزد در طول اين دوران، نامه نگاري دارند و براي همديگر مطالب اميد بخش دو دلگرم كننده مينويسند. و در هنگام مرخصيهاي اين دوران، با يكديگر ديدار و ملاقات مي كنند.
2) سكونت در منزل والدين زن يا مرد:
اگر ازدواج كرده باشند، زن، در دوران سربازي شوهرش ، در منزل يكي از والدين سكونت داشته باشد (والدين مرد يا زن) كه تنها نباشد و مرد بتواند با خيال راحت، خدمتش را به انجام برساند و هر گاه به مرخصي آمد، با هم باشند.
3) كمك پدران و مادران:
در مورد مخارج زن و امور ديگر (همان مطلبي كه در بخش «ادامة تحصيلات علمي» گفته شد) قابل انجام است.
مشكل ششم:
(6) وجود برادان و خواهران بزرگتر:
البته اين مشكل در بعضي از خانوادهها كه اين مسئله برايشان مهم است وجود دارد. و اگر نه اين مشكل و عقيده، به هيچ وجه پايه و اساس شرعي و عقلي ندارد. بر جوانان لازم است كه: سنتهاي غلط را بشكنند و خود را بدبخت آداب و رسوم غلط نكند. در اينجا بايد توجه كرد كه ميبايست احترام برادر و خواهر بزرگتر كاملاً حفظ شود.
(مظاهري/ جوانان و انتخاب همسر)
مشكل هفتم:
(7) مسكن:
لازم است طرحهايي وسيع و فراگير در سطح كل جامعه اجرا گردد. تا اين معضل بزرگ حل شود.
راه حل:
1) سكومت موقت در منزل والدين: در صورت امكان، عروس و داماد براي مدتي در منزل والدين يكي از آنان ساكن شوند تا منزل جداگانهاي تهيه كنند. اما بايد توجه داشت كه: اگر بداند اين سكونت، باعث دعوا و نزاع و توهين و تحقير ميشود، به هيچ وجه صلاح نيست در آن خانه ساكن شوند يا بمانند.
2) اجاره نشيني:
يك امر رايج و معمول در كل جهان است. جوانان يك منزل ارزان و ساده اي اجاره كنند و مقداري سختي اجاره نشيني را تحمل نمايند تا ان شاء الله خانهدار شوند.
مشكل هشتم:
(8) ناتواني جوانان در ادارة زندگي: در ادامه به آن خواهيم پرداخت
(مظاهري/ جوانان و انتخاب همسر)
نظرات شخصي محقق:
همانطور كه گفته شد مشكلات ازدواج دو دسته هستند: (1) حقيقي. (2) ساختگي.
حال به مورد دوم يعني مشكلات ساختگي ميپردازيم كه البته از جمله مواردي است كه من در تحقيقات خود با آن مواجه شدم ممكن است عدهاي بر اين عقيده باشند كه ازدواج كردن اسيري است و بهتر است انسان، مجرد زندگي كند، چرا كه با مسايل و مشكلاتي كه در خانوادهها مشاهده مي كنيم. به اين نتيجه ميرسيم كه «بهتر است مجرد مانده و ازدواج نكنيم.»
و از سويي احتمال دارد كسي بگويد: «ازدواج بهتر است و انسان مجرد صاحب زندگي نميشود، زيرا اغلب افرادي كه مجرد زندگي ميكنند اينگونه ديدهايم كه دور از زندگي بوده و صاحب خانه امكانات زندگي نشده اند».
ازدواج امر مقدسي است و به خاط تقدسش در اسلام انجام آن مستجب بوده و ثواب دارد. اما اسلام الزامي براي اين امر ندارد و آنرا واجب نكرده است.
گاهي اوقات ازدواج نكردن بهتر از اين است كه فرد بدون آمادگي لازم ازدواج كند و زندگي خود و فرد ديگري را دچار مشكل كند.
عدهاي به خاطر والدين خود ازدواج نميكنند و يا زماني كه تصميم به ازدواج ميگيرند با مشكلاتي مواجه ميشوند (پدر و مادر با بهانههاي مختلف مانع از ازدواج فرزند ميشوند). اكثراً اين مسئله در خانوادههايي رخ ميدهد كه پدر خانواده فوت شده يا پدر فرد بي مسئوليتي است. و در اينجا يكي از فرزندان خود را موظف ميكند كه تا آخر عمر از خانوادة خود به خصوص مادرش حمايت كند. در ادامه داستاني در اين مورد ميخوانيم.)
داستان محله مربوط به مجله راه زندگي شماره 185 پانزدهم دي ماه 1383 است).
خلاصه داستان:
من كوچكترين فرزند خانواده هفت نفري بودم.
همه فاميل ميدانستند پدرم بداخلاق ترين مرد روي زمين است. مادرم كه در سن سيزده سالگي به زور همسر پدرم شده بود، در طي تمام اين سالها حتي حالا كه پير شده ست از پدرم ميترسد. خواهر و برادرهايم خيلي زود ازدواج كردند و رفتند و در سن چهارده سالگي من و پدر و مادرم تنها شديم. هميشه دلم براي مادر ميسوخت. نميخواستم باور كنم كه او تا آخر عمرش بايد اين وضع را تحمل كند تمام روياهايم حول محور تصويري ميگشت كه من مادرم را با خودم به سفر بردهام، برايش خانهاي زيبا خريدهام، خوشحالش ميكنم، او را به خانه خودم ميبرم و نميگذارم ذرهاي اذيت شود و . . . در طي آن سالها خوب درس ميخواندم، چون مادر از بچههاي درسخوان خوشش ميآمد، كم حرف بودم، تو كارهاي خانه مثل يك زن به مادرم كمك ميكردم، خلاصه هر كاري ميكردم تا مادر از من خشنود باشد. در دانشگاه رشته وكالت خواندم آنهم چون مادر دوست داشت ولي توانست پز آنرا به ديگران بدهد. تمام وظايف مذهبي ام را به نحو احسن انجام ميدادم چون اين كار شوقي را در چشم مادر ميآورد كه بيشترين ارزش را در زندگيام داشت. توي دانشكده با دختري آشنا شدم، دختر سادهاي بود و هرگز رفتار زنندهاي از او نميديدم. در مورد او با مادر صحبت كردم اما مادر در حالي كه هنوز او را نديده بود به شدت مخالفت كردن و سرانجام كاري كرد كه من ديگر به آن دختر فكر نكنم. بعد از آن به سربازي رفتم و در طي آن مدت مادر براي من به دنبال دختري مناسب ميگشت. بعد از اتمام سربازي در امتحان كانون وكلا شركت كردن و قبول شدم و كم كم زندگيام داشت سر و سامان ميگرفت و معيارهاي من در طي اين سالها بسيار تغيير كرد و اين معيارها با معيارهاي مادرم متفاوت بود. اما چطور ميتوانستم اين مسئله را به او القاء كنم؟ او عادت كرده بود كه من را در هر شرايطي به نحو كامل داشته باشد. هيچ وقت با كوچكترين عقيده و خواست او مخالفت نكرده بودم. اولين پس اندازم را كنار گذاشتم و او را فرستادم مكه. خواهرم و بردادرهايم به او هيچ اهميتي نميدادند و پدرم مدام به من غر ميزد كه چرا اينقدر به مادرم چسبيدهام و به جاي آن نميروم سراغ زندگي خودم؟! خلاصه مادر از مكه كه برگشت عزمش را جزم كرده ميبرد كه هر طور شده براي من دختر مناسبي پيدا كند. مدام مرا به خواستگاري دخترهاي كم سن و سال و زيبا برد. اما من كه حال تقريباً سي و دو سال سن داشتم، و دلم ميخواست با دختري ازدواج كنم كه بتوانم چند كلمهاي با او حرف مشترك داشته باشم مادرم دختري را پسنديد اما او اصلاً كسي نبود كه من بتوانم سالها با او زندگي سعادتمندي داشته باشم. اما مادرم عاشق چشمهاي رنگي و زيبايي چهرة او شده بود، ميتوانست حسابي به همه پز بدهد كه عروسش مهندس ميشود و چقدر هم زيباست. اينجا بود كه براي اولين بار به مادرم نه گفتم، باورش نمي شد، هميشه فكر ميكرد من در هر شرايطي مطيع او خواهم بود، سكوت مي كنم و ميگويم هر چه شما بگوييد. . . . اما حالا موضوع يك عمر زندگي بود، حالا فهميدم چرا خواهر و برادرهايم به سراغ زندگي خود رفتند. متوجه شدم كه هر انساني بايد زندگي مخصوص به خود داشته باشد.)
دلايل پنهان ديگري كه وجود داد اين است كه بعضي از جوانها شرطياند ، يعني به دليل اتفاق ناگواري كه براي خواهر، برادر يا يكي از فاميل آنها افتاده و ازدواجشان با مشكل رو برو شده، شرطي شدهاند، يعني از ازدواج ميترسند. همانطور كه گفتيم عدهاي از جوانان از مسووليت پذيري ميترسند و به محض اينكه حرف ازدواج پيش ميآيد، دچار دلشوره مي شوند و دست آخر به دليل عدم آگاهي از معيارهاي ازدواج دچار ترسي پنهاني هستند كه اقدام به ازدواج نميكنند.
حال راهكاريهايي را بيان ميكنيم: كساني كه شرطياند بايد شرطي زدايي كنند و اين تفكر غلط را كه همه ازدواجها با دشواريهايي روبرو هستند، از خود دور سازند. كساني كه دلشوره ازدواج دارند بايد بدانند كه اين دلشوره طبيعي است و پس از اينكه ازدواج كردند خود به خود از بين ميرود و كساني كه به دليل عدم آگاهي از چگونگي ازدودج بيمناكاند، و بايد بدانند كه با خواندن كتابهاي مختلف در اين زمينه آنقدر ميزان آگاهي شان بالا ميرود كه خود را براي ازدواج آماده ميبينند.
شايد خيليها بگويند ازدواج به درد سرش نميارزد و مجردي هم عالمي دارد . چرا ازدواج كنيم و با اختلاف عقيده هايي كه پيدا ميكنيم روبروي هم قرار بگيريم و نيروي خود را صرف جر و بحث دائمي بكنيم؟
زن و مرد دو نيري متخاصم و رودروي يكديگر نيستند كه بخواهند برضد هم باشند. آنان دو نيروي مكمل براي توليد نسل هستند. پايهريز اساس خانواده و شادي بخش زندگياند. آنها با پيوند با يكديگر آفريننده حيات موجودي تازه به نام انسان و برآورنده نياز آينده جهان و هستياند.
پس لزومي ندارد كه زن ستيزي يا مرد ستيزي كه تفكري است بيمارگونه، (و امروز خيلي عنوان ميشود) مطرح شود.
ازدواج در سنين بالا( بيش از سي سال) داراي معايب و محاسني است. محاسن ازدواج در سن بالا اين است كه فرد در اين سن با تجربهتر است و تصميمات او بيشتر از روي عقل و منطق است تا احساس. بنابراين احتمال اينكه اشتباه كند بسيار كم است در اين زمان افراد، مسئوليت پذيرتر و فهميدهتر هستند در نتيجه بهتر ميتوانند مسائل و مشكلات زندگي را حل و فصل كنند.
معايب ازدواج در سن بالا اين است كه: هر چه سن افراد بالاتر ميرود احتمال ريسك آنها در زندگي كاهش پيدا ميكند همچنين تحرك آنها كم تر ميشود. زماني كه احتمال ريسك افراد پائين ميآيد انتخاب كردن براي آنها دشوار ميشود در نتيجه ممكن است بسيار مشكل پسند و كمالگرا باشند و توقعات زيادي از همسر آينده خود داشته باشند و چون در اين سن اكثراً از نظر مالي و موقعيت شغلي و اجتماعي، در سطح بالاي هستند ترجيح مي دهند با كساني كه شريط بسيار مطلوبي دارند ازدواج كنند. شايد در ظاهر اين طور به نظر برسد كه داشتن شرايط بسيار مطلوب، امتياز خوبي است و ايرادي در آن وجود ندارد اما مشكل زماني حاصل ميشود كه ما بعد از مدتي متوجه شويم آن شرايط در ظاهر عالي است و براي يك زندگي كافي نيست. مشكل ديگري كه ايجاد ميشود اين است كه چون فرد كم تحرك ميشود بنابراين نميتواند همانند زماني كه جوانتر بود آن شور و هيجان اول زندگي را داشته باشد. و اين مسئله زماني حاد ميشود كه فرد با كسي ازدواج كند كه نسبت به خودش بسيار جوانتر، است فرد جوانتر از همسرش انتظاراتي دارد و چون او نميتواند اين شور و هيجان را براي او به ارمغان بياورد دچار ناراحتي ميشود. مسئله ديگر زماني بوجود ميآيد كه فرد در سن بالا ازدواج كرده مثلاً آقايي در سن 50 سالگي ازدواج ميكند زماني كه او صاحب فرزندي ميشود تقريباً به اندازه يك نسل با فرزندش اختلاف سني دارد و در نتيجه وقتي كه فرزندش بزرگ ميشود نميتواند با او ارتباط خوبي برقرار كند. مسئله ديگر اين است كه كوچكترين اشتباه در ازدواج ممكن است در اين سن غير قابل جبران باشد و فرد ديگر فرصت نكند ازدواج مناسب انجام دهد است. البته مواردي كه اشاره شد، مسائلي است كه در جامعه امروز ما وجود دارد و اگر نه ممكن است استثنا نيز وجود داشته باشد. ازدواج در سن بالا و مشكلات آن با توجه به اينكه آن فرد زن يا مرد باشد فرق ميكند. مشكلاتي كه در بالا به آن اشاره شد مي تواند بين مردها و زنها مشترك باشد. اما مشكلي كه براي خانمها بيش تر از آقايان پيش ميآيد اين است كه هر چه سن خانمها بالاتر ميرود قدرت باروري آنها رفته رفته كاهش پيدا ميكند بنابراين ممكن است مثلاً بعد از سن 35 سالكي يك خانم نتواند باردار شود يا بارداري او در اين سنين بسيار خطرناك باشد (بارداري در سن بالا امكان ايجاد فرزندان عقب مانده ذهني را افزايش ميدهد).
البته مسائل مختلفي وجود دارد كه افراد تمايلي به ازدواج ندارند. به عنوان مثال: شكست عشقي يك مرحله از زندگي ممكن است باعث شود تا فرد تصميم گيرد تا ديگر ازدواج نكند يا در سنين بسيار بالا ازدواج كند. البته اين شكست ممكن است به دلايل مختلف بوجود آمده باشد:
از جمله:
1- خيانت طرف مقابل: كه در اين صورت فرد نسبت به جنس مخالف خود بياعتماد ميشود.
2- پاسخ منفي طرف مقابل: ممكن است به غرور شخص لطمه وارد شود و ديگر اقدامي نكند.
3- مخالفت بيش از اندازه والدين: فرد نسبت به والدين خود بي اعتماد ميشود و يا اگر اين مخالفت از طرف خانوادة طرف مقابل باشد بعد از مدتي مأيوس شود.
4- اقدام نكردن به موقع: (با مثال توضيح ميدهيم) فرض كنيد آقايي به خانمي علاقمند شود در طي چند ماه يا شايد چند سال سعي در شناخت او و خانوادهاش ميكند. خانم از علاقة اين فرد نسبت به خودآگاه ميشود، و اما اقدامي از طرف آقا صورت نمي گيرد و خانم از او مأيوس شده و با فرد ديگري ازدواج ميكند و آن زمان شخص به خود ميآيد و ميبيند شايد بهترين فرصت زندگياش را از دست داده، فرصتي كه شايد ديگر برايش پيش نيايد. و همة اين اتفاقات به علت عدم تصميمگيري به موقع است.
البته برعكس اين اتفاق نيز امكان دارد: چه بسيار دختر خانمهايي كه از فرصت خود اسنفاده نكرده و پشت به بخت خود كردهاند. و بعدها حسرت خوردهاند.
متأسفانه اين تجربهاي است كه قيمت بسيارگراني دارد. نتيجه اخلاقي اين است: زماني كه تصميمي ميگيريم و ميدانيم كه تصميم ما درست است حتماً آنرا انجام دهيم. حتي اگر بعدها متوجه شويم كه اشتباه ميكرديم بهتر از اين است كه يك عمر حسرت بخوريم كه جرا از فرصتي كه داشتيم استفاده نكرديم. فرصتي كه ديگر قابل جبران نيست.
5- گاهي اوقات افراد به علت بيماري يا نقص عضوي كه دارند حاضر به ازدواج نيستند.
زماني كه از اين افراد علت ازدواج نكردنشان را ميپرسيم اينگونه پاسخ ميدهند: نميخواهم فرد ديگري را در گير مشكلاتم كنم. در صورتي كه واقعيت چيز ديگري است. همانطور كه در قسمتهاي قبل (دلايل نادرست ازدواج) گفتيم كه نبايد از روي ترحم ازدواج كرد.
در واقع اين افراد دوست ندارند كه ديگران از روي ترحم و دلسوزي با آنها ازدواج كنند. اين افراد خود را با كار يا تحصيل علم يا هنر مشغول مي كنند و اكثراً در اين زمينهها انسانهاي موفقي هستند. در پاسخ به اينگونه افراد بايد گفت: كه افراد زيادي هستند كه داوطلب ازدواج با آنها هستند. بنابراين بايد واقعيت را بپذيرند. اگر اطراف خود را با دقت نگاه كنيم كساني را خواهيم يافت كه با داشتن بيماري يا نقص عضو زندگي خوبي دارند. مثلاً بعد از جنگ تحميلي افراد بسياري دچار آسيب جسماني شدند ( اين جانبازان نزد مردم كشور ما قابل احترام و با ارزش هستند) و دختران با ايماني با اين افراد ازدواج كردند. و زندگي شاد و سالمي دارند. توصيه من به افرادي كه نقص جسماني را مانع ازدواجشان ميدانند، اين است كه: شما پيشنهاد ازدواج خود را به فرد موردنظر بدهيد آنگاه به او اجازه دهيد تا در اين مورد فكر كند اگر پاسخ او منفي بود شما چيزي از دست ندادهايد و باز فرصت داريد تا انتخاب كنيد و اگر پاسخ مثبت بود براي اينكه مطمئن شويد آيا آن فرد از روي احساسات يا ترحم و دلسوزي پيشنهاد شما را پذيرفته است يا خير، بهتر است براي چند ماه با او در ارتباط باشيد و او را با مشكلات و مسائلي كه بيماري يا نقص عضو شما بوجود ميآورد آشنا كنيد تا او بداند در آينده با چه مسائلي روبرو خواهد بود و پس از پايان (مثلاً سه ماه يا بيشتر) نظر قطعي او را بخواهيد. البته در طي اين مدت نه تنها مشكلات بلكه توانمنديهاي خود را نيز به او نشان دهيد و در پايان تصميمگيري را به عهده او بگذاريد. در هر صورت هيچ كس نميتواند ضمانت كند كه همسرش تا پايان عمر با او خواهد بود. حتي كساني كه از لحاظ جسمي سالم هستند ممكن است بعد از مدتي از هم جدا شوند.
من فكر مي كنم حتي كساني كه به بيمار ايدز (HIV) مبتلا هستند با مشورت پزشك خود ميتوانند با كساني كه همين بيماري را دارند ازدواج كنند. زندگي يعني حركت، بنابراين نبايد هيچ گاه نا اميد بود. شاد باشيم و از لحظات خود به بهترين نحوه، استفاده كنيم. اگر از كسي كينهاي به دل داريم آن فرد را ببخشم .چون زماني كه ما از كسي نفرت داريم اين كينه همچون طناب نامرئي بين ما و آن فرد است بنابراين با گذشت ميتوان اين طناب را پاره كرد و آسوده زيست. و راز شاد زيستن در امنيت و آرامش خاطر است.
ملاكهاي انتخاب همسر:
1- تدين
2- اخلاق نيك
3- شرافت خانوادگي
4- عقل
5- سلامت جسم و روح
6- زيبايي
7- علم و سواد
8- كفو همديگر بودن
چه كسي را به همسري برگزينيم؟
بيشترين مشكلاتي كه در «زندگي خانوادگي» به وجود ميآيد، به خاطر اين است كه دختر و پسر در اينجا به خطا رفتهاند و همسر متناسب با خود را انتخاب نكردهاند.
معيارها و ملاكها و خصوصيات و صفاتي كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود، دو نوع است:
الف) آنهايي كه ركن و اساسند و براي يك زندگي سعادتمند حتماً لازمند.
ب) آنهايي كه شرط كمال هستند و براي بهتر و كاملتر شدن زندگياند و بيشتر به سليقه و موقعيت افراد بستگي دارند.
اول- تدين ( از اركان اساسي و حتمي)
انساني كه دين ندارد، هيچ ندارد، هر چه هم داشته باشد، هيچ محسوب ميشود. انسان ديندار، هرگز نميتواند با همسر بيدين، كنار بيايد و با هم زندگي سعادتمندانهاي داشته باشند. انسان متدين، ممكن است بتواند نقصهاي ديگر همسرش را تحمل كند اما بي ديني او را هرگز نمي تواند تحمل نمايد.
از ثمرههاي تدين مي توان به موارد زير اشاره كرد.
الف) عفت، ب) حجاب، ج) نجابت، د) حيا
انسان به هر اندازه كه عفيف و نجيب و پاك باشد، به همان اندازه «متدين» است. هر چند كه خودش متوجه نبوده و متعقد به دين نباشد. عفت و نجابت و پاكي و اصولاً هر صفت و خصوصيتي كه كمال محسوب شود، جزئي از دين است.
دوم- اخلاق نيك (ويژگي اساسي و حتمي براي طرفين)
منظور از «اخلاق نيك» تنها «خندهرويي و خوش خلقي اصطلاحي» نيست، زيرا خنديدن و . . . . در بعضي از مواقع ، نه تنها مطابق اخلاق نيست، بلكه ضد اخلاق است. بلكه منظور از اخلاق نيك، «صفات و خلق و خوهاي پسنديده در نظر عقل و شرع» ميباشد.
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: با كسي كه اخلاق و دينش مورد پسند باشد، ازدواج انجام دهيد و اگر چنين نكنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين بوجود خواهد آمد.
بدزباني، زبان درازي، نيش زدن با زبان، بي ادبانه و بي پروا سخن گفتن و فحش دادن از نمونههاي برجستة «بداخلاقي» است. و خوش زباني، نرم خوي در سخن و مؤدبانه سخن گفتن، از نشانه بارز «خوش اخلاقي» ميباشد.
«حسادت» از نشانههاي مهم « اخلاق بد» است و «بزرگواري» از نمونههاي برجستة «اخلاق پسنديده» است.
زندگي با انسان «كج خلق» بسار مشكل است و زندگي با افراد «خوش خلق» و «خوش برخورد» به انسان نشاط و اميد ميدهد. خوش خلقي يكي از نشانههاي «ايمان» است بدخلقي، از نمونههاي «ضعف ايمان».
لجاجت و دورنگي، لطمههاي سنگيني به زندگي خانوادگي وارد ميكند.
(مظاهري/ جوانان و انتخاب همسر)
از حضرت محمد (ص) در مور نشانههاي مؤمن سؤال كردند حضرت فرمود: نشانههاي مؤمن اين است كه رئوف است و مي فهمد و حيا دارد. از حضرت علي (ع) پرسيدند. نشانههاي مؤمن چيست؟ حضرت فرمودند: نشانة مؤمن اين است كه نگاه ميكند آنچه خدا از حق و حقيقت به او واجب كرده، دنباله رو آن ميشود و نگاه ميكند به آنچه با حق مخالف است، از آن دوري مي جويد اگر چه باطل با او فاميل نزديك باشد بنابراين فرد مؤمن مهربان رئوف و با معرفت است، شرم و حيا دارد وحق جو است و نسبت به باطل بيزار است. اگر فردي را كه ما براي زندگي مشترك در نظر گرفتيم داراي اين صفات باشد.
- ديگر حق همسر را پايمان نخواهد كرد.
- نسبت به همسر، دلسوز خواهد بود.
- در اختلافهاي خانوادگي هنگامي كه متوجه اشتباهش شد عذرخواهي خواهد كرد چرا كه قرار است دنباله رو حق و حقيقت باشد.
- ديگر زحمات همسر را نايده نميگيرد زيرا كه فهم و شعور و معرفت دارد.
- از حرفهاي ركيك و زننده و همچنين كارهاي بد و ناپسند دوري خواهد كرد چون شخص با حيايي است.
اصولاً شخص بد اخلاق، حداقل يك كمبود در خود احساس ميكند. و به همين علت، خود را نسبت به ديگران ناقص تلقي كرده و به مرور زمان و با فكرهاي ناصحيحي كه در مقايسه خود با ديگران مي نمايد اعصاب و روانش دچار تزلزل شديد شده تاجايي كه تحمل شنيدن و يا ديدن كوچكترين رفتار متضاد با ايده و روش خود ندارد و به همين خاطر ظرفيتاش پرگشته و عكس العمل نشان ميدهد و اين عكس العمل حربهاي است كه در حقيقت براي پيرو نمودن ديگران به كار مي بندد و از اين رو شما تا از او اطاعت مي كنيد، داد و فريادي از او نميشنويد اما هنگامي كه كارها بر خلاف آنچه او مي خواهد اتفاق افتاده باشد و يا بخواهد اتفاق بيفتد، اين قشقرق را به پا خواهد كرد.
(اسداللهي فرد/ گفتنيهاي ازدواج)
سوم- شرافت خانوادگي (شرط اساسي و حتمي براي طرفين)
منظور از «شرافيت خانوادگي» شهرت و ثروت و موقعيت اجتماعي نيست، بلكه منظور «نجابت و پاكي و تدين و . . . . » است.
ازدواج با يك فرد، مساوي است با پيوند با يك خانواده و فاميل و نسل!
در مسأله « انتخاب همسر» معقول نيست كه انسان بگويد: « من ميخواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كاري به خانواده و فاميل او ندارم. . . . »زيرا ؛ اين فرد جزئي از همان خانواده و فاميل است و مسلم است كه بسياري از صفات اخلاقي، روحي، عقلي و جسمي آن خانواده و فاميل، از راه وراثت و تربيت و محيط عادات به اين فرد منتقل شده است. اگر تو با آنان كار نداشته باشي، آنان با تو كار دارند! هرگز نميتواني همسرت را از آنان و آنان را از همسرت جدا كني. خودت هم نمي تواني رابطهات را با آنان قطع كني. يك عمر بايد با آنها معاشرت و زندگي نمايي. اگر خانواده و خويشان همسر، ناباب و فاسد باشند، انسان را «زجر كش» مي كنند و از دخالتهاي آنان در زندگي و از ارتباط با آنان نميشود بكلي جلوگيري كرد.
بدنامي يا خوشنامي آنان، تا آخر عمر همراه انسان است و در زندگي تأثير مي گذارد، تحمل بدنامي آنان، بسيار مشكل خواهد بود. صفات و خصوصيات آنان، در فرزندان آينده، تأثير دارد. البته «استثناء» نيز وجود دارد يعني از خانواده بد، گاهي فرزندان شايسته و خوب بيرون مي آيند اما بدون ترديد او آثاري از آن ريشة مشترك، را در وجودش دارد. كه ممكن است در مواقع و حالا «عادي» ظاهر نشود.
(مظاهري/ جوانان و انتخاب همسر)
چهارم- عقل( شرط اساسي براي طرفين)
براي ايجاد «زندگي سعادتمندانه» ، به «عقل و فهم سالم » نياز است.
امام علي (ع) ميفرمايد: بپرهيزيد از ازدواج با احمق! زيرا مصاحبت و زندگي با او بلا است و فرزندانش نيز تباه مي شوند.
توجه: ممكن است انساني «با سواد» باشد اما «عاقل» نباشد. و يا عاقل باشد اما با سواد نباشد.
يعني «با سواد بودن» مساوي با «عاقل بودن»« نيست؛ همانگونه كه عاقل بودن نيز مساوي با با سواد بودن نميباشد. البته «علم» و «عقل» بر يكديگر تأثير دارند اما عين هم نيستند. البته بعضي از زرنگيها و زد و بندها و حيله گيريها را نبايد به حساب عقل گذارد و انجام دهندة آنها را عاقل ناميد.
پنجم- سلامت جسم و روح
اسلام از ازدواج با بعضي از بيماران، نهي فرموده است: مانند بيماراني كه داراي بيماريهايي از قبيل جزام، جنون و برص باشند. همانطور كه قبلاً هم اشاره شد بعضي از بيماريهاي جسمي و رواني، اهميت چنداني ندارند و مانع انجام وظايف همسري نشده و لطمهاي به زندگي نمي زنند و مي توان آنها را تحمل كرد و يا با معالجه و مراقبت، درمان و برطرف نمود.
ششم – زيبايي:
«زيبايي » يك امتياز است و در شيريني و سعادت «زندگي زناشويي» تأثير بسزايي دارد. دو انسان كه ميخواهند به عنوان همسر و ياور، كانوني سعادتمندانه تشكيل دهند و تا پايان عمر در كنار هم با صفا و صميميت و عشق و محبت زندگي كنند. لازم است يكديگر را از هر جهت دوست داشته باشند و از اندام و چهره و شكل ظاهري هم خوششان بيايد.
زيبايي، يك معيار و اندازه معين و «قانون استاندارد» ندارد كه بشود افراد را با آن سنجيد، بلكه- تا حدودي به سليقة افراد بستگي دارد. حتي ممكن است فردي در نظر كسي زيبا باشد و در نظر ديگري زشت.
زيبايي، يك خصوصيت نسبي است و لازم نيست كه در حد عالي باشد، بلكه مهم آن است كه دو همسر، يكديگر را بپسندند و از هم خوششان بيايد و دلخواه هم باشند.و كسي كه تدين و ايمان و عفت و ارزشهاي اصيل و حقيقي را زير بناي زندگي قرار داد و «زيبايي» را به عنوان يك «امتياز كلي» در كنار آنها به حساب آورد، گذشت زمان نميتواند آن زندگي را فرسوده كند. زيرا خداي مهربان، به پاداش تدين همسران با ايمان، چنان محبت و اشتياق شديدي در قلبهاي پاك آنان قرار ميدهد. كه هيچ عاملي حتي سپري شدن دوران جواني و شادابي، نميتواند آن را سرد و كرده از بين ببرد.
بنابراين پيوندي كه بر اساس ارزشهاي الهي پديد آمده باشد «پيوندي جاودانه» است و پيوندي كه چنين نباشد «ناپايدار» خواهد بود.
(مظاهري/ جوانان و انتخاب همسر)
هفتم- علم و سواد
اين «ويژگي» در امر «انتخاب همسر» و زندگي مشترك، مورد توجه است و امتيازي براي همسر شايسته محسوب ميشود و در تكامل و رشد زندگي و انجام وظايف همسري و تربيت فرزند و . . . . تأثير نيكويي دارد. اما اين خصومت نيز (مانند زيبايي) «شرط كمال» است نه « ركن و اساس» و بايد در كنار صفات و معيارهاي اصلي و اساسي بررسي شود نه مستقل.
علم بدون تعهد و ايمان هميشه مضر است، همانند «زيبايي» بدون ايمان و عفت.
هشتم – كفو همديگر بودن (همتايي، سنخيت، تناسب)
ازدواج نوعي «تركيب بين دو انسان و دو خانواده» است. زندگي مشترك يك «پديدة مركب» است كه اجزاء اصلي و اساسي آن «زن و مرد» ميباشند. هر قدر بين اين دو عنصر، همانگي، همفكري تناسب و سنخيت روحي و اخلاقي و جسمي باشد، اين «تركيب» استوارتر، مستحكمتر، پرثمرتر، شيرينتر، لذت بخشتر و جاودانه تر خواهد بود؛ و هر چه اين تناسب و هماهنگي كمتر باشد، زندگي سستتر، تلختر ، كم ثمرتر و ناپايدارتر خواهد بود.
موارد همتايي و تناسب دختر و پسر:
1) همتايي ديني و ايماني: هر چه به هم نزديكتر باشند و فاصله كمتر باشد، بهتر است. انسان مؤمن، اگر با همسري بي ايمان ازدواج كند و نتواند او را متدين نمايد، يا بايد همرنگ او شده و بي دين شود و يا در برابر او مقاومت كند و دائماً نزاع و زد و خورد داشته باشد. البته استثناءهايي وجود دارد اما ما مطالب را بر مبناي «اكثر» افراد بيان مي كنيم.
2) همتايي و همگاني فرهنگي و فكري: زوجين در بسياري از مسائل، تصميم مشترك و يكسان گرفته و بر مبناي آن عمل كننده و در نشيب و فرازهاي زندگي، ياور هم باشند و فرزندانشان را بر اساس يك طرح هماهنگ تربيت كنند. اين عمل جز با داشتن فرهنگ مشترك و هماهنگ تقريباً غير ممكن است.
3) همتايي اخلاقي: ممكن است دو نفر از نظر «تدين و ايمان» در مقام بالايي باشند اما از جهت اخلاقي با هم تفاهم نداشته باشند و به اصطلاح «اخلاقشان با هم جور در نيايد» بنابراين در زندگي دچار مشكل خواهند شد.
4) هم سطح بودن در تحصيلات: بهتر آن است كه زن و شوهر از نظر معلومات و تحصيلات علمي، خيلي با هم فاصله نداشته باشند تا تفاهم بيشتري در زندگيشان وجود داشته باشد.
5) همتايي جسمي و جنسي: مسائل جنسي، يكي از اركان اصلي و بنيادين «زندگي زناشويي» است. «اشباع و ارضاء و رضايت جنيس» زن و شوهر از هم، تأثير مثبتي در موفقيت زندگي شان دارد همانگونه كه «عدم اشباع و نارضايتي» آنان، تأثير مخرب و خطرناكي بر كل زندگي باقي ميگذارد. اگر يك همسر، از نظر جسمي و جنسي، قوي و «گرم مزاج» و ديگري ضعيف و «سرد مزاج» باشد، در بسياري از امــور زندگي شان خلل وارد ميشود و احتمال فساد و انحراف، بسـيار قوي است.
6) تناسب در زيبايي: توجه به توازن و تناسب ميان دو همسر در زيبايي صورت و اندام و قيافه ظاهري نيز لازم است.
7) تناسب سني: تفاوت سن بلوغ جنسي در دختر و پسر، يك امر طبيعي است. پسر، 4 سال ديرتر از دختر به بلوغ جنسي ميرسد، پس خوب است كه تفاوت سن آنان در امر ازدواج نيز همين مقدار باشد. البته در بخش دوم اين تحقيق بطور كي در اين مورد توضيح داده شده است.
8) تناسب مالي: قاعدة عامي در اين مورد اين است كه، صلاح نيست كه دختر و پسرها و خانواده هايشان از نظر مالي و ثروت تفاوت زيادي داشته باشند. زيرا ممكن است موجب تكبر و غرور يك طرف و حقارت طرف ديگر شود.
9) تناسب خانوادگي: ازدواج با يك فرد مساوي است با پيوند با يك خانواده و فاميل و نسل در قسمتهاي قبلي توضيح داده شده است.
10) تناسب سياسي: اگر زوجين به مسائل سياسي اهميت دهند بايد اين مورد توجه كنند كه، از دو گروه مخالف نباشند و اگر نه مشكلي پيش نمي آيد.
11) تناسب اجتماعي: كسي كه اهل علم و تحقيق و پژوهش است و مي خواهد عمر و زندگياش را در راستاي مسائل علمي و تحقيقي بگذراند و بافت زندگي اجتماعي و خانوادگياش اين گونه بافتي است و روحيه اش يك روحية كاوشگرانه ميباشد، هرگز نبايد با فرد و خانوادهاي وصلت كند كه روحيه اجتماعي شان يك روحيه اشرافي است و اهل خوشگذراني، مهمانيهاي رويايي و . . . هستند. البته تفريح و سرگرمي در حد اعتدال براي كسي كه اهل تحقيق است نيز لازم است اما عيش و نوش، مهماني آنچناني و . . . . چيز ديگري است.
12) همتايي و تناسب در آينده را نيز تا حد ممكن بايد در نظر گرفت، از بررسي وضعيت خانواده و رفتار و اخلاق افراد، مي توان تا حد زيادي، آيندهشان را پيش بيني كرد دختر و پسر قبل از ازدواج، هدفها و ايده ها و طرح هاي ذهني و «احتمال تغييرات» در زندگي آيندهشان را به يكديگر بگويند. زيرا اگر همسران، اهداف و برنامههاي آينده يكديگر را قبل از ازدواج بدانند يا مي پذيرند خود را براي همراهي و تحمل آماده ميكنند و يا نمي پذيرند و رد مي كنند و مساله منتفي ميشود. اما اگر ندانند و نفهمند، در آينده كه با آنها مواجه ميشوند، ممكن است قبول نكنند و نتوانند تحمل كنند و آنگاه گرفتاري پيش ميآيد و كار به نزاع و دعوا و . . . . مي كشد.
و در آخر مبحث نتيجه ميگيريم كه :
كبوتر با كبوتر باز با باز |
كند همجنس با همجنس پرواز! |
(مظاهري/ جوانان و انتخاب همسر)
راههاي گزينش همسر:
1) مشورت
2) واسطه و معرف
3) تحقيق
4) فرستادن پيك
5) نوشتن نامه
6) عكس
7) گفتگوي مستقيم
8) ديدن يكديگر
راه اول- مشورت:
صفات مشاور:
تدين: به انسان بيدين نميشود اعتماد كرد، انسان متدين، علاوه بر اينكه مورد اعتماد است. قضايا را از ديد اسلام مينگرد و مطابق معيارهاي اسلامي نظر ميدهد. مشاور بايد داراي عقل و فهم باشد و نسبت به مسائل انتخاب همسر و ازدواج، آگاهي كافي داشته باشد، يك مشاور خوب بايد رأي و عقيده خود را آزادانه و بدون ترس و مصلحت انديشي غلط، بيان كند، انساني كه «آزادي رأي» نداشته باشد، ممكن است مصلحتهايي را در نظر بگيرد كه به زيان مشورت كننده تمام شود، يك مشاور بايد دلسوز و خير خواه و امين و رازدار باشد و . . . . پدر و مادر ميتوانند بهترين مشاور براي جوانان باشند و نظرات و تجربيات خود را در اختيار فرزندانشان قرار دهند، اما نظراتشان را بر آنان تحميل نكنند. البته بعد از گرفتن مشاور نيز در نهايت تصميم نهايي با خود فرد است.
راه دوم- واسطه و معرف:
واسطه و معرف در امر ازدواج كسي است كه: دختر و پسري را ميشناسد و آنان را براي ازدواج، به يكديگر معرفي ميكند و يا اينكه: علاوه بر معرفي، در ادامه كار نيز آنان را ياري مينمايد و يا اينكه: او معرفي نميكند، اما جوان يا خانواده و يا بستگانش به او مراجعه كرده و از او ميخواهد كه فرد مناسبي را براي ازدواج به او معرفي كند و يا در امر انتخاب همسر، راهنمايي و كمكش نمايد. اين وساطت بسيار مهم است و به هر كسي نمي توان اعتماد كرد.
انواع واسطهها:
1) خير خواه و آگاه: اينان معيارها را ميدانند و راه و رسم اين وظيفة مهم را ميشناسند و به خوبي از عهدة آن بر مي آيند.
2) خير خواه و اما ناآگاه: اينان نيتشان «خير» است و مي خواهند كاري صواب كنند و به ثواب برسند اما راه و رسم آن را نميدانند و ممكن است اعتماد به اينان، خسارتبار باشد.
3) افرادي كه نيت سوء دارند و غرضهاي پليد و منافع خاصي را دنبال مي كنند. اين افراد نيتشان شر است و عملشان هم شر و جوانان و خانواده بايد كاملاً مواظب اين شيادان باشند.
راه سوم- تحقيق
1) بررسي احوال و صفات خويشان نزديك شخص:
بعضي از خصوصيات و صفات، در يك خانواده و فاميل، گسترده است و افراد يك خانواده و فاميل داراي صفاتي مشتركند.
2) تحقيقي از طريق خويشان او
البته نظر خويشان نميتواند «حجت» باشد چون ممكن است از روي ترس يا مصلحت انديشي سخن گويند. بنابراين نظر آنها تنها ميتواند راهنمايي براي مراحل ديگر تحقيق باشد. مگر اين كه اطمينان حاصل شود كه فرد مورد مشورت انساني عادل و بي غرض و بي طرف است و واقعيت را كتمان نميكند.
3) از طريق دوستان نزديك «او».
همكلاسان، همكاران و دوستان نزديكي كه مدتها با او در تماس و معاشرت و دوستي بوده آنان موارد خوبي براي تحقيقاند البته بايد به نكتهاي كه در مورد خويشاوندان گفته شد در اينجا نيز تفكر كرد.
4) از طريق معلمان و استادان «او».
اينان ممكن است خصوصيات و مطالبي دربارة «او» بدانند كه حتي خويشان و دوستان نزديكش هم ندانند. دربارة اينان مشكل قبلي كمتر وجود دارد، زيرا آنان، نه خويشاوند هستند و نه نيازي به آن گونه مصلحت كاري و كتمان ميبينند.
5) تحقيق از طريقي دشمنان «او».
دشمنن شخص، عيبهايش را واضحتر بيان مي كنند. البته اين هم حجت نيست و اگر عيب و نقصي از «او» بيان كردند، تا از راههاي ديگر ثبت نشود، نبايد مورد توجه و عمل قرار گيرد.
راه چهارم – فرستادن پيك
دختر و پسر و خانوادهيشان، چند نفر از خويشان و آشنايان را برگزينند و به منزل و مكان فرد مورد نظر بفرستند. قبل از فرستادن « پيكها »به اين «مأموريت مهم!»، «دستور كار مأموريت» را برايشان بيان كنند. به اين صورت كه : معيارها و نقطه نظرهاي خود و اموري را كه آنان بايد مورد توجه قرار دهند، برايشان تشريح كنند. البته پيكها بايد عاقل و خيرخواه و امين باشند و همچنين داراي تجربه و معيارهاي صحيح، هم جوان و هم سالمند باشند زيرا سالمندان تجربههايي دارند كه ممكن جوانان نداشته باشند و جوانان نيز معيارها و بينشهايي دارد كه شايد سالمندان فاقد آن باشند. پس از آن كه پيك ها از مأموريت بازگشتند، دختر و پسر و خانوادة هايشان، اطلاعات و نظرات را بگيرند و پيرامون آن تفكر و دقت و مشورت كنند و پس از بررسي همة جوانب، براي برداشتن گامهاي بعدي تصميم بگيرند. اطلاعاتي و نظرات پيكها، حكم «راهنما» را دارد، نه حكم «نظر نهايي» راه و امكان وجود اشتباه در نظراتشان نيز هست. در اين مرحله نيز، تصميم گيرنده نهايي، «دختر و پسر» هستند، با بررسي همة جوانب امور.
راه پنجم- نوشتن نامه:
پس از پيمودن راههاي قبل، اگر زمينه مساعد بود و دختر و پسر به تصميم مثبت نزديك شوند، گام بعدي ميتواند «نامه نوشتن» باشد. منظور ما از «نامه نوشتن»، آن «نامه پراكنيهاي عاشقانه» كه بعضي از افراد انجام ميدهند نيست، بلكه منظور اين است كه: دختر و پسر، با اطلاع خانوده هايشان و با رعايت موازين عفت و شرع نظرات، هدفها، خواستهها و انتظارات خود را از همسر، معيارها و ملاكهاي خود، برنامههاي آينده خود اخلاق و روحيات خود و از اين گونه امور را، محترمانه و بدون خلافگويي و پرده پوشي، بنويسند و بوسيلة «پيكها» براي يكديگر بفرستند.
راه ششم- عكس:
پس از پيمودن راههاي پيشين، اگر نتايج آنها مثبت بود و اگر دختر و پسر يكديگر را نديده باشند، ديدن عكسهاي يكديگر ميتواند در افزايش شناخت و رسيدن به تصميم، مؤثر باشد.
باز منظور آن عكس دادنهاي «خلاف حيا و عفت» نيست، بلكه بايد عكسها بوسيله «پيكهاي امين» از افراد خانواده، فرستاده شده و پس از ديدن، باز گردانده شود.
اين راه، به هيچ وجه نميتواند حجت و دليل نهايي باشد؛ زيرا «عكس» نميتواند حقيقت دروني شخص را بيان كند؛ حتي نميتواند قيافة ظاهري را هم به طور كامل نشان دهد. بلكه يك «راهنماي جزئي» است به سوي شناخت و آگاهي كوتاه براي گامهاي بعدي.
راه هفتم- گفتگوي مستقيم:
از مهمترين و موثرترين راههاي «نقشة راهنما» صحبت و گفتگوي رو در روي دختر و پسر است پس از پيمودن راههاي قبلي و مثبت بودن نتايج آن، حتماً لازم و ضروري است كه دختر و پسر، «مذاكرة مستقيم» داشته باشند و در فضايي آرام و بدون خوف و فشار از طرف ديگران، مسائل و نظرات خود را بررسي كنند. اين گفتگو بايد خونسردانه و با آمادگي قبلي باشد. بين تصميم گفتگو و انجام آن فاصله باشد تا بتوانند خود را آماده كرده و آنچه را ميخواهند مطرح كنند، يادداشت نمايند. يكي از فايدههاي مهم اين گفتگوها اين است كه: از سخنان شخص و صحبت با او، ميتوان مقدار زيادي به مكونونات دروناش پي برد و از احوال و صفاتش آگاه شد. اميرمؤمنان (ع) ميفرمايند: «انسان هر چه را در دل و درونش پنهان كند،از لغزشهاي زبان و حالتهاي چهرهاش آشكار ميشود».
پدران و مادران- كه سعادت فرزندانشان را ميخواهند- بايد آنان را در اين مسأله مهم ياري كنند و زمينه انجام آن را را فراهم نمايند. و آرامش لازم را برايشان بوجود آورند. مبادا خداي ناخواسته از اين كار جلوگيري كرده و تعصب بي جا بخرج دهند. اين گفتگو، از نظر اسلام و عقل، پسنديده است بسيار ديدهايم كه پدر و مادر دختر، از اين گفتگو ممانعت ميكنند و اين كارشان را به حسب اسلام و غيرت ميگذارند، در صورتي كه اسلام و غيرت، حكم ميكنند كه وسائل سعادت و خوشبختي را فراهم كنيم. و اين گفتگو، در سعادت و تفاهم بين زن و شوهر، تأثير بسزايي دارد. متأسفانه عدهاي از پدر و مادرها، صحبت كردن دو جوان را به حساب پاسخ مثبت دو طرف ميدانند و فكر مي كنند كه حتماً پاسخ هر دو بايد مثبت باشد
بررسی رویکرد های موقعیتی پیشگیری از جرم از منظر معماران و طراحان شهری ... ...
بسم الله الرحمن الرحیم *توجه* لطفا قبل از رد کردن توضیحات آن را با دقت مطالعه کنید شماره تلگرام پشتیبانی: 09368780486 آیدی تلگرام پشتیبانی: Poshtibani_745 پاسخگویی همه روزه از ساعت 12 تا 18 (غیر از روز های جمعه) دوست عزیزی که داری میخونی؛سلام :) مطمئنا تا ... ...
مقاله تعاریف و اصطلاحات نامه نگاری و مکاتبات اداری با عناوین ذیل جهت دانلود 1- مکاتبه 2- نامه اداری 3 - گزارش 4- گزارش کتبی 5- گزارش نوبه ای 6- گزارش کار 7- دستور 8- بخشنامه 9- حکم 10- دستورالعمل 11- آئین نامه 12- صورت جلسه 13- یادداشت اداری 14- مکاتبات ... ...
گزارش کارآموزی شرکت کامپیوتری ارس رایانه رشته مهندسی کامپیوتر، نرم افزار به همراه ضمایم فرم های گزارش كار هفتگی و ماهیانه مشخصات فایل گزارش: فرمت: وورد، Word تایپ شده( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحات: 55 صفحه کیفیت: بسیار عالی با ارائه این گزارش ... ...
زیپ دریافتی شامل دو فایل اکسل و ورد است. اکسل فرمول بندی شده و برای محاسبات است و ورد بعنوان گزارش انجام پروژه. شیت اصلی اکسل اونی است که اسم فارسی دارد و باقی شیت ها اطلاعات تکمیلی آزمایش هستند. این آزمایش سه محوری با سه فشار همه جانبه متفاوت بر روی خاک ماسه ای بدون ... ...
حجم فایل : 1.5 MB نوع فایل : پاور پوینت تعداد اسلاید ها : 27 سنجه های حقوق گیرنده خدمت در اعتباربخشی اهم مباحث حقوق بیمار در ایران منشور حقوق بیمار در سال 1380 توسط وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی تدوین گردید که شامل 10 بند بود.این منشور دارای کاستی هایی بود لذا ... ...
شامل دامپهای PL4 LC-SLC-ILC-PL4 RD-PL4Peykan-SLC immo-PL4 206 1sensor با سنسور اکسیژن حذف شده برای اولین بار در ایران, برای خودروهای پژو - پیکان و آردی که به هر دلیلی از جمله خرابی سیمکشی-خرابی خود سنسور اکسیژن و یا خرابی در مدار ای سی یو و یا به علت گاز سوز نمودن که باعث به هم خوردن برنامه میشودویا ...
حجم فایل : 307.8 KB نوع فایل : پاور پوینت تعداد اسلاید ها : 27 ریاضیات مالی پیشرفته جهت توسعه کمی و کیفی علوم مالی استفاده از روش های کمی ازجمله روش های آماری وریاضی الزامی است . زیرا نتایج بسیاری از تصمیمات مالی باگذشت زمان ودر آینده مشخص می گردد وارزش منابع آتی با ارزش ... ...
حجم فایل : 4.3 MB نوع فایل : پاور پوینت تعداد اسلاید ها : 30 اصول و اهداف کلاسهای آمادگی برای زایمان مقدمه بارداري يك مرحله تكاملي مهم در زندگي زنان مي باشد و شناخت فرايندهاي طبيعي و روان شناختي آنان مي تواند در روند طبيعي دوران بارداري و حين زايمان و پس از آن تأثير مهمي ... ...
پاورپوینت در مورد کارآفرینی (تعاریف،نظریه ها،الگوها) (۱۶۵ اسلاید) مهندس علی شیرازی تعريف كارآفرين از جان باتيست سي كارآفرين عاملي است كه تمامي ابزار توليد را تركيب مي كند و مسئوليت ارزش توليدات، بازيافت كل سرمايه اي را كه بكارمي گيرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجاره اي كه مي ... ...
حجم فایل : 322.1 KB نوع فایل : پاور پوینت تعداد اسلاید ها : 117 بنام خدا زبان تخصصی 1 مدیریت بازرگانی و دولتی اهداف آموزشی هدف کلی این کتاب آن است که دانشجویان رشته ی مدیریت بتوانند متون انگلیسی مربوط به رشته ی مدیریت دولتی و بازرگانی را به سهولت بخوانند و نکات مهم آنرا ... ...
با توجه به نیازی که دانشجویان دز زمینه انواع و خرید جزوه انتگرال گیری که در بسیاری از رشته ها پرکاربرد است از محصولات فایلی استفاده نمایید. ... ...
نام کتاب : عظمت خود را دریابید نویسنده : وین دایر مترجم : محمد رضا آل یاسین فرمت : pdf ... ...