اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یاقدرت و سياست 2
گونههاي قدرت 3
تدبيرهاي كاربردي براي به دست آوردن قدرت سياسي 5
نمونههايي از تدبيرهاي كاربردي براي كسب قدرت سياسي 6
مديريت بر پايه هدف 9
پيوندهاي نقش در «مديريت بر پاية هدف»: 10
سبك رهبري 11
بيان صفات وزراء و اركان دولت و ارباب مناصب 11
بيان آن كه مقربترين وزراء كه باشد 13
امر به تعين سردار و بيان اوصاف سپهسالار 13
بيان آنكه مقربترين سرداران كه بايد ، و تقرب كه را شايد 15
نكتهها 23
رهبران جملگي با قدرت و سياست سروكار دارند. قدرت، توانايي نفوذ بر ديگران و بر رويدادهاست. قدرت همانند سهامي است كه هر رهبري در شركت خود دارد، و راه نفوذ وي را بر ديگران بازميگشايد. قدرت با اختيار تفاوت دارد، زيرا اختيار از مديريت بالاتر واگذار ميشود. از سوي ديگر، قدرت را رهبران، خودشان بر پاية شخصيتشان، كوششهايشان، و موقعيتهايي كه در آنها به كار ميپردازند به دست ميآورند.
سياست به شيوههايي گفته ميشود كه رهبران قدرت به دست ميآورند و به كار ميبندند. اين ضرورت وجود دارد كه به رهبر ياري داده شود تا «بر موقعيت مسلط شود». و رويدادها را به سوي هدفهاي دلخواه هدايت كند. سياست به زمينههايي از اين دست باز ميگردد: توازن قدرت، حفظ آبرو، «زد و بند»، «مرمت كردن خرابيها»، سازشهاي ابتكاري، داد و ستد، و شمار گوناگوني از كوششهاي ديگر. سياست يك كوشش باستاني و ديرينة انساني است كه از آغاز تمدن وجود داشته است، از اين رو چيزي نيست كه يگانة سازمانهاي امروزين باشد. ولي سازمانهاي امروزين، زمين باروري براي پرورش و رشد سياست است. صاحبنظران بر اين گمانند كه رهبران توانا و شايسته اگر از مهارتهاي بنيادي سياسي بيبهره باشند، براي دستيابي به نوك هرم سازمانهاي امروزين با دشواري رودررو خواهند بود. به سخن يكي از اين صاحبنظران، قدرت سياسي « يكي از سازوكارهاي اندكي است كه سازمان را با موقعيت خود همراه ميسازد». به سخن ساده، مهارتهاي سياسي براي رهبران ضروري است، چه براي كاميابي خودشان و چه براي هموار كردن راهي كه كاركنان به كاركرد خود ميپردازند.
قدرت به راههاي گوناگون پرورش مييابد. نمونههاي عمدة قدرت سازماني و سرچشمههاي پديد آمدن آنها چنيناند.
قدرت شخصي: قدرت شخصي - كه به نام قدرت مرجع، قدرت خردمندي، و قدرت شخصيتي نيز خوانده ميشود - سرچشمهاش در هستي خود فرد است. قدرت شخصي توانايي رهبران است كه پيروان خود را بر پاية نيرومندي شخصيتشان ميپرورانند. اين رهبران از جاذبة شخصي، اعتماد، و باور به هدفهايي كه پيروان را جذب و پابرجا ميدارد، بهرهمندند. مردم بدان سبب پيروي ميكنند كه ميخواهند پيروي كنند؛ عواطف آنان به آنها ميگويد كه چنان كنند. رهبر نيازهاي مردم را احساس ميكند و وعدههاي كاميابي براي رسيدن به آن نيازها را ميدهد. نمونههاي تاريخي اين رهبران «ژاندارك» در فرانسه، «مهاتما گاندي» در هند، و «فرانكلين روزولت» در ايالات متحد آمريكا هستند.
قدرت مشروع: قدرت مشروع كه به نام قدرت جايگاه و قدرت رسمي نيز خوانده ميشود، سرچشمهاش پايوراني در پايگاه بالاتر است. اين قدرت از فرهنگ جامعه برميخيزد كه از راه آن به روشي مشروع و قانوني از سوي پايوران بالاتر به ديگران داده ميشود. اين اختيار به رهبران قدرت نظارت بر منابع و پاداش و كيفر دادن به ديگران را واميگذارد. مردم اين قدرت را ميپذيرند، زيرا آن را به دلخواه ميپندارند و براي استقرار نظم و پيشگيري از هرج و مرج در جامعه آن را بايسته ميشمارند. فشار اجتماعي از سوي همالان و دوستاني كه آن را ميپذيرند، و ارد ميشود و توقع آن است كه ديگران نيز بدان گردن نهند.
قدرت كارشناسي: قدرت كارشناسي كه به نام اختيار دانش و شناخت نيز خوانده ميشود، از دانشهاي تخصصي سرچشمه ميگيرد. اين قدرت از درون دانش شخص و اطلاعات وي درباره موقعيتي پيچيده برميخيزد. اين قدرت به آموزش و پرورش، آموزش ويژه، و تجربه و آزمودگي بستگي دارد، و از اينرو گونة مهمي از قدرت در جامعةفنشناختي امروزين ماست. براي نمونه، اگر همسر شما به دليل نوعي از حمله در اتاق معالجة فوري بيمارستان خوابيده باشد و در اين هنگام پزشك و خدمتكار بيمارستان هر دو به اتاق وارد شوند احتمال آن خواهد بود كه شما به پزشكي كه درمان همسر شما را در پيش خواهد گرفت بيشتر توجه كنيد تا به خدمتكاري كه ملحفههاي تازه به اتاق آورده است.
قدرت سياسي: قدرت سياسي از پشتيباني گروههاي مردم پديد ميآيد. اين قدرت از توانايي يك رهبر در كار كردن با مردم و نظامهاي اجتماعي براي به دست آوردن وفاداري و پشتيباني آنان سرچشمه ميگيرد. اين گونه قدرت در همة سازمانها پديد ميآيد.
گونههاي قدرت از سرچشمههاي گوناگوني پديد ميآيند، ولي آنها در عمل به هم پيوستهاند. هنگامي كه يك پايگاه قدرت از دست سرپرستان گرفته شود، كاركنان ميپندارند كه ديگر پايگاههاي قدرت و نفوذ نيز رو به كاهش هستند. بررسيهاي ديگري كه صورت گرفته نشان ميدهند كه بهرهگيري از يك پايگاه قدرت براي آنكه كارساز باشد، بايد با بافت سازماني سازگاري و تناسب داشته باشد. قدرت سياسي زماني رونق مييابد كه پيرامون سازماني فني و نامعين است. اكنون به توضيح بيشتر اينگونه از قدرت ميپرازيم.
چندين تدبير كاربردي در دست است كه رهبران ميتوانند براي به دست آوردن قدرت سياسي آنها را به كار گيرند. دو نمونةهمگاني آن عبارتند از دادوستد اجتماعي و اتحادها از گونههاي متفاوت. داد و ستد اجتماعي بدين معني است كه «اگر شما براي من كاري بكنيد، من نيز براي شما كاري خواهم كرد». داد و ستد اجتماعي بر «هنجار داد و ستد متقابل» در جامعه استوار است كه بر پاية آن دو تن در يك پيوند پيوسته تعهد توانمندي براي بازپرداخت «ديون» خود به يك ديگر احساس ميكنند. هنگامي كه اين داد و ستد با كاميابي برگزار شود، هر يك از دو تن چيزي را كه ميخواستند به دست ميآورند. داد و ستد پيوسته به مدت زماني دراز به طور معمول به اتحادي خواهد انجاميد كه در آن دو كس يا بيشتر در يك گروه قدرت بلند مدتي شركت خواهند كرد تا بهرههايي را كه به طور برابر طلب ميكنند، به دست آورند.
يكي ديگر از راههاي دستيابي به قدرت سياسي همانند شدن با يك پايور بالاتر و يا با شخصيت مهمي در درون سازمان است. آنگاه، چنانكه گفته ميشود، بخشي از قدرت وي نيز «نصيب» شما خواهد شد. اغلب اين همانندي امتيازهاي ويژهاي براي شما خواهد داشت، و در بسياري از حالتها شما به نام نماينده يا سخنگوي شخصيت مهمتر سازمان شناخته ميشويد. ديگران دشواريهاي خود را به شما خواهند گفت، به اين اميد كه شما به آنان ياري خواهيد داد تا به پايور بالاتر دسترسي پيدا كنند. يك نمونه از همانندي حالت دستيار شخصي رئيس شركت است كه به نمايندگي از سوي وي با ديگران تماس برقرار ميكند.
تدبير كاربردي |
نمونهها |
داد و ستد اجتماعي |
در يك معاملة دوسويه سرمهندسي كارخانه ياري ميدهد تا يك دستگاه را كه تازه تصويب شده است به دست آورد، به شرط آنكه مدير كارخانه نيز يك طرح مهندسي را پشتيباني كند. |
اتحاد |
مدير نظام اطلاعاتي و دستيار رئيس شركت در امور مالي با هم كار ميكنند تا يك نظام رايانهاي تازه را فراهم آورند. |
همانندي با پايور بالاتر |
دستيار شخصي رئيس شركت برخي تصميمهاي كوچك را از سوي او ميگيرد. |
نظارت بر اطلاعات |
مدير بخش پژوهش و توسعة اطلاعات بر فرآوردة تازهاي كه مدير بازاريابي به آنها نياز دارد، نظارت ميكند. |
خدمت ويژه |
مدير خريد به طور انتخابي خدمات سريعتري به همكاران همراه خود ارائه ميدهد. |
نمادهاي قدرت و جايگاه |
بازرس تازه اندازة دفتر كار خود را دو برابر ميكند، تزئينات آن را فزوني ميبخشد، و يك دستيار شخصي براي خود برميگزيند. |
بازيهاي قدرت |
مدير (الف) با دستيار رئيس شركت تباني ميكنند تا قسمتي از بخش (ب) به بخش (الف) انتقال داده شود. |
شبكهها |
يك مديرجوان به باشگاه چوگان مديران باسابقه ميپيوندد. در يك شركت، دستيار شخصي رئيس شركت به نام «هاوارد يانوس» به عنوان نماينده وي در سراسر شركت شناخته شد. او به ديگر مديران دستورهايي به نام رئيس ميداد و آنان نيز اين دستورها را دستور ئيس ميشناختند. وي، در مأموريتهاي ويژه به نمايندگي از سوي رئيس شركت ميرفت. او بر ديدار اين كسان از رئيس شركت نظارت داشت، و تا اندازهاي بر جريان رفت و آمد اطلاعات در دفتر رئيس نظارت ميكرد. و نيز به گونهاي كارساز قدرت را به كار ميبست و اندك اندك به صورت يك مقام پرنفوذ در شركت درآمد. هنگامي كه رئيس شركت بازنشسته شد، او در جايگاه يك مدير اجرايي عمده به كار پرداخت و ديگر مديران هم او را پذيرفتند. |
راه همگاني ديگري براي به دست آوردن قدرت سياسي دادن خدمت ويژه به هواداران است. براي نمونه، مدير خريد براي ياري دادن به كساني كه از فعاليت واحد خريد پشتيباني ميكنند، خدمت سريعتري به آنان ميكند و در اين راه از «ناديده گرفتن دستورها و مقررات» خودداري نميكند. تدبير كاربردي ديگر به دست آوردن نمادهاي قدرت و جايگاه است كه دلالت بر آن دارد كه شما در سازمان ، شخص مهمي هستيد. گرچه اگر شما نتوانيد قدرت برابر با نمادهاي آن به دست آوريد، از وقوع پيآمدهايي ناپسند گزيري نخواهد بود.
برخي از مديران از تدبير پرخاشگرانه بازيهاي قدرت براي ربودن قدرت از ديگران بهره ميگيرند. اين روش ميتواند مخاطرهآميز باشد، زيرا ديگران
ورد24صفحه ای
مبلغ قابل پرداخت 26,000 تومان