اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا
خلاصه 3
مقدمه : 5
کلیات 7
اختلالات خلقی 9
افسردگی(Depression) 9
اپیدمیولوژی افسردگی 17
وضعیت تاهل 18
ملاحظات اجتماعی و فرهنگی 18
اتیولوژی افسردگی 19
علائم و نشانه های بالینی 20
علائم افسردگی در کودکان: 21
سیر و پیش آگهی افسردگی: 21
درمان افسردگی: 22
اندیکاسیونهای الکتروشوک شامل: 24
تست افسردگی بک (Beck) 24
مروری بر مطالعات انجام شده: 26
عنوان: 28
بیان مسئله و اهمیت موضوع: 28
اهداف 29
روش اجرا 31
روش انجام کار: 35
تعاریف و مفاهیم بکار رفته: 36
تست افسردگی Beck 37
مشکلات اجرای تحقیق: 37
توصیف آماری و کلی نمونه مورد بررسی: 38
پیشنهادها 52
SUMMARY 53
منابع و مآخذ 56
بررسي و مطالعه میزان شیوع افسردگی در
دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد
اختلالات خلق دربرگیرنده گروه بزرگی از اختلالات روانی هستند که حالات خلقی پاتولوژیک
( خلق بالاتر و پایین تر از حد طبیعی)، اعمال نباتی وابسته به آنها و دیگر اختلالات روان حرکتی تصویر بالینی اصلی آنها را تشکیل می دهد. در این بین انواع افسردگی اختلالات خلق، خصوصا افسردگی اساسی، گروه بزرگی را شامل می شوند که ممکن است به صورت اپیزودهای منفرد و یا اپیزودهای راجعه متظاهر شوند. بیمارانی که خلق افسرده دارند با کاهش انرژی و علاقه به کار، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی، احساس بی ارزشی یا گناه و افکار مرگ و خودکشی مواجه
می شوند که این امر باعث اضمحلال بخش عمده ای از قوای فکری و نیروی کارآمد جامعه
می گردد.
بررسی دانش آموزان به لحاظ اهمیت آن از نظر بنیادی و کاربردی مورد توجه بسیاری از روانشناسان، مشاوران و علمای تعلیم و تربیت و متخصصان بهداشت روانی و سایر افرادی که به نحوی با دانش آموزان سروکار دارند قرار گرفته است. با توجه به اینکه وضعیت روحی- روانی دانش آموزان امر مهمی در وضعیت تحصیلی آنان به شمار می آید به غایت یافته های این تحقیق می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات وابسته به تحصیل درمراکز آموزشی واقع گردد.
هدف از اجرای این تحقیق تعیین میزان شیوع افسردگی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای تیزهوشان یزد و مقایسه آن با دانش آموزان سایر دبیرستانها می باشد. در این تحقیق 131
دانش آموز سال سوم دبیرستان دخترانه و پسرانه تیزهوشان( گروه مورد) و 143 دانش آموز سال سوم دبیرستانهای دخترانه فاطمه مشکاه و پسرانه کیخسروی ( گروه شاهد) انتخاب شدند. در مجموع 274 دانش آموز به وسیله آزمون Beck مورد ارزیابی قرار گرفتند.
از میان 131 نفر گروه مورد 75 نفر(3/57%) و از میان 143 نفر گروه شاهد 77 نفر (9/53%) دچار افسردگی متوسط و شدید بودند که این اختلاف به وسیله chi-square آزمون گردید و با p-value = 0.932 این ارتباط معنی دار نشد یعنی از نظر شیوع افسردگی بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با بررسی میزان افسردگی بر حسب جنس، بعد خانوار، وضعیت مالی، شغل مادر و وضعیت زندگی با والدین نیز رابطه آماری معنی داری بین دو گروه بدست نیامد. این بدان معنی است که ما با این تعداد نمونه نتوانستیم ارتباطی از این حیث بین دو گروه مورد مطالعه مشاهده کنیم و دو گروه از نظر شیوع افسردگی تفاوتی ندارند.
افسردگی یک سندرم و شامل مجموعه علایمی است که یک علت خاص را نمی توان برای آن پیدا کرد علایم این بیماری عبارتند از: افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، کاهش آشکار علاقه و میل به هر نوع فعالیتی در زندگی، کاهش وزن، بی خوابی، خستگی و کاهش انرژی، احساس بی ارزشی و گناهکار بودن و کاهش تمرکز و تصمیم گیری و اندیشیدن به مرگ و خودکشی بدون داشتن طرحی برای آن.
این بیماری شایعترین بیماری روانی بعد از اضطراب می باشد با توجه به مواردی نظیر شیوع بالای ابتلا در دوره جوانی و ضربه های روحی عظیمی که به اطرافیان بیمار افسرده و جامعه وارد
می شود، غیرفعال شدن و کاهش کارآیی قشر عظیمی از نیروی فعال جامعه و تاثیر منفی بر دیگران و زیان اقتصادی و اجتماعی آن، نیاز به تحقیق در این مورد اهمیتی دوچندان دارد.
عامل دیگر اهمیت این تحقیق را می توان در این دانست که اکثر آمار و اطلاعات ما در مورد میزان شیوع افسردگی برگرفته از اطلاعات و تحقیقات در جوامع دیگر خصوصا جوامع غربی است با توجه به اینکه عوامل موثر بر افسردگی در هر جامعه متفاوت است بنابراین نیازمند به اطلاعات در مورد این بیماری در جامعه خودمان هستیم تا هم عوامل و علل آن را در جامعه خودمان بشناسیم و هم در رفع آن کوشاتر باشیم.
تحقیق در مورد شیوع افسردگی در دانش آموزان دبیرستانهای تیزهوشان از نیازهای جامعه ماست زیرا چنین دانش آموزانی در آینده عهده دار مسئولیت های خطیر جامعه می شوند و مردم نیز از این دانش آموزان انتظار بیشتری دارند. بنابراین می بایست از هر نظر، چه روحی و چه جسمی در سطح بالایی قرار داشته باشند که بتوانند آینده سازان خوبی برای کشور باشند و مسئولین و جامعه، باید حداکثر تلاش را برای کاهش و رفع این بیماری در دانش آموزان انجام دهند. عدم شناخت مدیران، معلمان و والدین از ویژگیهای شخصیتی و وضعیت روحی دانش آموزان، بخصوص
دانش آموزانی که از توانایی خاصی برخوردارند. همچنین کمبود امکانات در فراهم آوردن فرصتهایی برای شکوفا سازی قابلیتهای آنان و در نهایت فقدان کمکهای ویژه در این راستا همگی از عواملی به شمار می روند که مانع تجلی این قابلیتها خواهد شد.
به یقین عده زیادی در طی این روند قربانی این عدم شناخت ها می شوند که برای آنان ارمغانی جز ابتلا به اختلالات جسمی و روانی در پی نخواهد داشت. بنابراین هر جامعه ای که به بقا و پیشرفت خودش می اندیشد باید استعدادهای درخشان خود را در کانون توجه قرار دهد.
نکات فوق لزوم اهمیت بررسیهای دقیق و موشکافانه در مورد نیازهای فردی، ویژگیهای شخصیتی و بیماریهای روحی و روانی این افراد را آشکار می سازد. تا با توجه به نتیجه حاصل از این
بررسی ها، پیشنهادهایی در جهت توجه هر چه بیشتر نسبت به آنان ارائه دهیم.
حدود 2500 سال است که اختلالات خلق خصوصا فرمهای افسردگی آنها زندگی بشر را متاثر ساخته است. تا آنجا که نه تنها در مدارک طبی قدیم بلکه در آثار هنری همچون داستانها،
افسانه ها و نقاشیها می توان ردی از آنها را باز یافت. به عنوان مثال داستان شاه سائول (king saul) و داستان خودکشی آژاکس در الیاد هومر هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف
کرده اند.
بسیاری از آنچه را که امروزه در مورد اختلالات خلق می دانیم توسط رومیان و یونانیان قدیم شرح داده شده است. اولین بار افلاطون 450 سال قبل از میلاد اصطلاح ملانوکولی را برای توصیف اختلالات افسردگی و مانیا به کار برد. در سال 1954 میلادی ژول با یاژه فرانسوی جنون دوشکلی(folic double form) را که در آن بیمار دچار افسردگی عمیق به حالت بهت زده می شود تعریف کرد.
در حدود 100 سال قبل از میلاد، کورنلیوس در کتاب De Medicina افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو(120 تا 180 بعد از میلاد) و جالینوس(129 تا 199 بعد از میلاد) و الکساندر ترالز در قرن هشتم نیز بکار بردند.
در سال 1854 ژول فالره جنون ادواری را توصیف نمود. چنین بیمارانی متناوباحالات خلقی مانی و افسردگی را تجربه می کنند.
در سال 1882 کارل کالبام روانپزشک آلمانی با استفاده از اصطلاح «سایکلوتایمی» مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نمود. امیل کرپلین در سال 1899 مفهوم بیماری مانیک- دپرسیو را شرح داد که شامل اکثر ملاکهای تشخیصی است و امروزه روانپزشکان برای تشخیص این بیماری از آنها استفاده می کنند همچنین کرپلین افسردگی رجعتی (Involutional melancholia) را شرح داد که پس از یائسگی در زنها و اواخر بزرگسالی در مردها شروع
می شود و از آن به بعد یکی از معادلهای اختلالات خلقی با شروع دیررس شمرده می شود.(5)
اختلالات خلقی شامل اختلالات افسردگی، اختلالات دوقطبی و افسردگی همراه با بیماریهای طبی یا سوء استفاده از الکل و سایر مواد می باشد.(18)
خلق آدمی ممکن است طبیعی، بالا یا پایین باشد افسردگی، فروریختن ممتد در خلق پایین است که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بی اشتهایی و افکار خودکشی نمایان می شود و محدود به زمان و مکان خاصی نیست و واکنشی در برابر استرس است.
اخیرا اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان بیشتر شناسایی و درمان می شوند. بچه های کوپک افسرده اغلب نشانهایی بروز می دهند که در سنین بالاتر شیوع کمتری دارد. این نشانه ها عبارتند از: توهمات شنوایی هماهنگ با خلق، شکایات بدنی، ظاهر غمگین و کناره گیر و عزت نفس پایین. نشانه هایی هم هستند که بدون توجه به سن و وضعیت رشدی به صورت یکسان در بیماران ظاهر می شود و شامل: افکار خودکشی، خلق افسرده یا تحریک پذیر، بی خوابی و کاهش توانایی تمرکز می شود.
با این حال مسائل رشد بر تظاهر تمام نشانه ها تاثیر می گذارد. برای مثال، نوجوانان غمگین که به طور مکرر افکار خودکشی را بروز می دهند، عموما قادر به طرح نقشه ای واقعی برای خودکشی یا تبدیل افکارشان به عمل نیستند. خلق نوجوانان مخصوصا در مقابل چندین عامل استرس زای اجتماعی نظیر اختلاف خانوادگی مزمن، سوء رفتار و مسامحه و شکستهای تحصیلی آسیب پذیر است. اکثر نوجوانان و جوانان مبتلا به اختلال افسردگی عمده قبلا قربانی سوء رفتار یا مسامحه بوده اند. جوانان دچار اختلالات افسردگی در محیطهای مسموم ممکن است با کاهش استرس یا بیرون آمدن از آن محیط نشانه های افسردگیشان بهبود یابد. وقتی نوجوان عزیزی را از دست بدهد، داغدیدگی نیز حتی در غیاب اختلال افسردگی غالبا کانون درمان روانپزشکی قرار
می گیرد.(5)
این پژوهش سعی دارد شیوع افسردگی را در سطح دبیرستانهای تیزهوشان استان یزد مورد بررسی قرار دهد و شیوع افسردگی را در این دانش آموزان با دانش آموزان مدارس عادی مقایسه نماید.
مشخصه اختلالات خلقی عبارت است از وجود اختلالی در تنظیم خلق، رفتار و عاطفه. همانطور که گفته شد اختلالات خلقی تقسیم می شوند به:
اختلالات افسردگی با فقدان اپیزود مانیا یا هیپومانیا از اختلال دو قطبی افتراق می یابند. (18)
افسردگی به صورت خلق افسرده به طور روزمره به مدت لااقل دو هفته توصیف می شود( جدول الف) مشخصه های یک اپیزود بیماری عبارتند از غمگینی(sadness) بی تفاوتی یا بی احساسی (آپاتی)، یا برافروختگی (irritability) که معمولا با تغییر در تعدادی از کارکردهای عصبی- نباتی همراه است از جمله الگوهای خوابیدن، اشتها، وزن، کندی یا سراسیمگی حرکتی، خستگی، اشکال در تمرکز و تصمیم گیری، احساس شوم یا گناه و افکار مرگ یا مردن. بیماران مبتلا به افسردگ درون زاد در تمام فعالیتهای لذت بخش عمیقا احساس عدم لذت می کنند، سحرخیز هستند، احساس می کنند کیفیت حالت خلقی ملالت انگیزشان با غمگینی متفاوت است و اغلب متوجه تغییرات روزانه در خلق خود می شوند( صبحها بدتر است). در عین حال این خصایص شدید به طور متناقضی پیشگویی کننده پاسخ بهتر به درمان ضدافسردگی است. تقریبا 15% از کل جمعیت زمانی در طول زندگی خود یک اپیزود افسردگی عمده را تجربه می کنند، و 8%-6% از تمام بیماران سرپایی درمانگاههای عمومی معیارهای تشخیصی این اختلال را دارند. معهذا اغلب افسردگی تشخیص داده نمی شود و حتی در موارد بیشتری به طور مناسب درمان نمی شود.
جدول الف. معیارهای حمله افسردگی عمده
الف) حداقل 5 تا از علائم زیر در یک دوره دو هفته ای وجود داشته باشند، به طوری که تغییر در کارکرد قبلی فرد نمایانگر وجود آنها باشد. حداقل یکی از این علائم(1) خلق افسرده یا (2) بی علاقگی یا بی لذتی باشد.
نکته: علائمی را که به وضوح مربوط به یک بیماری طبی عمومی هستند، و هذیانها و توهمهای نامتناسب با خلق را نباید منظور کرد.
1)خلق افسرده در قسمت اعظم روز و تقریبا هر روز، طبق گزارش خود بیمار( مثلا احساس اندوه یا پوچی کند) یا مشاهدات دیگران( مثلا گریان به نظر برسد) نکته: در اطفال و نوجوانان می تواند به صورت خلق برافروخته (irritable) باشد.
2)کاهش قابل ملاحظه در علاقه یا لذت، در تمام یا تقریبا تمام فعالیتها، در قسمت اعظم روز و تقریبا هر روز( طبق گزارش خود بیمار یا مشاهدات دیگران)
3)کاهش قابل توجه در وزن بدن بی آنکه خود فرد رژیم غذایی گرفته باشد، یا افزایش وزن
( مثلا بیش از 50% تغییر وزن در ماه) و یا کاهش یا افزایش اشتها تقریبا هر روز. نکته: در اطفال، نرسیدن به وزن قابل انتظار را باید در نظر گرفت.
4) بی خوابی یا پرخوابی، تقریبا هر روز
5)سرآسیمگی یا کندی روانی- حرکتی، تقریبا هر روز ( صرفا احساس ذهنی بی قراری یا کندی نباشد، بلکه باید برای دیگران قابل مشاهده باشد.)
6) خستگی یا فقدان کارمایه(انرژی) تقریبا هر روز.
7)احساس بی ارزشی یا احساس گناه شدید یا نامتناسب( که می تواند هذیانی باشد) تقریبا هر روز( فرد صرفا از بابت بیمار بودن خود احساس گناه نکند یا خود را سرزنش نکند)
8)کاهش قدرت تفکر یا تمرکز یا بلاتصمیمی تقریبا هر روز( طبق گزارش خود بیمار با مشاهده دیگران)
9)افکار عود کننده راجع به مرگ( نه صرفا ترس از مردن) افکار مکرر خودکشی بدون داشتن نقشه ای خاص، اقدام به خودکشی، یا داشتن نقشه ای خاص برای دست زدن به خودکشی.
ب) علائم مزبور جزء معیارهای یک حمله مختلط نباشد.
پ) این علائم، به لحاظ بالینی، رنج و عذابی چشمگیر یا اختلالی قابل توجه در کارکردهای اجتماعی، شغلی و سایر حوزه های مهم کارکرد ایجاد کرده باشند.
ت) علائم، ناشی از اثرات فیزیولوژیک مستقیم یک ماده( مثلا از مواد مورد سوء مصرف یا از داروها) با یک بیماری طبی عمومی( مثل کمکاری تیرویید) نباشند.
ث) داغدیدگی (bereavement) توجیه بهتری برای علائم نباشد. یعنی به دنبال از دست رفتن یک فرد مورد علاقه، علائم فرد بیش از دو ماه طول بکشند، یا اختلال قابل توجهی در کارکرد، اشتغال خاطر بیمار گونه ای با بی ارزشی، فکر خودکشی، علائم روانپریشانه، یا کندی روانی- حرکتی وجود داشته باشد.
اگر پزشکی به وجود حمله افسردگی شک کند، اولین وظیفه او تعیین این مسئله است که آیا افسردگی یک قطبی است یا دوقطبی، یا این که در زمره 15%-10% از مواردی است که ثانویه به بیماری طبی عمومی یا سوء مصرف مواد می باشد. پزشکان همچنین باید خطر خودکشی را با پرسش مستقیم ارزیابی کنند زیرا بیماران اگر مجبور نباشند از صحبت کردن درمورد چنین افکاری اکراه دارند.
اگر نقشه های اختصاصی برای خودکشی کشف شود، یا عوامل خطر قابل ملاحظه ای وجود داشته باشد( مثل سابقه قبلی اقدام به خودکشی، ناامیدی مفرط، بیماری طبی همزمان، سوء استفاده مواد یا انزوای اجتماعی). بیمار باید برای مراقبت فوری به متخصص روانپزشکی ارجاع شود. تقریبا15% از بیمارانی که بیماری افسردگیشان درمان نشده باشد، اقدام به خودکشی خواهند کرد، و اکثر این بیماران در طول یک ماه قبل از مرگشان به جستجوی کمک از پزشک برمی آیند.
مطالعه فرهنگهای مختلف نشان داده که تظاهرات بیرونی افسردگی مختلف است، اما علائم اصلی مشابه اند. بروز افسردگی با افزایش سن، افزایش می یابد. بدون توجه به سن، شیوع اختلال در زنان تقریبا دوبرابر مردان است. قبلا اعتقاد براین بود که این تفاوت بروز در دو جنس بازتابی از عوامل اجتماعی- فرهنگی است. اما مطالعات طولی اخیر در مورد دوقلوها نشان دهنده آن است که در زنان بالغ آسیب پذیری نسبت به افسردگی عمده به میزان زیادی منشاء وراثتی دارد و اثر عوامل محیطی موقتی بوده و بر شیوع مادام العمر تاثیری ندارد ارتباط بین فشار روانی، حوادث منفی زندگی، وشروع حملات افسردگی نامشخص است. مطمئنا حوادث منفی زندگی می تواند افسردگی را تسریع نموده و در بروز آن سهیم باشد اما خود افسردگی می تواند منبع تجارب پرفشار (stressful) باشد.
اختلالات افسردگی یک قطبی معمولا در اوایل بزرگسالی شروع می شود و احتمال عود آنها در طول عمر وجود دارد. بهترین پیشگویی کننده خطر بروز اختلال در آینده، تعداد حملات قبلی است، اما پیش بینی بعد از یک حمله منفرد قابل اعتماد نیست 60%-50% از بیمارانی که اولین حمله را دارند، لااقل یک یا دو حمله بعدی را هم خواهند داشت. بعضی از بیماران حملات متعددی را تجربه می کنند که در طول زمان شدیدتر و مکررتر می شود طول مدت یک حمله درمان نشده به میزان زیادی متفاوت است، در طیفی از چند ماه تا لااقل یک سال. الگوی عود و پیشرفت بالینی در یک حمله ایجاد شده متغییر است. در تعداد کمی از بیماران شدت حمله افسردگی ممکن است به سمت علائم روانپریشانه پیشرفت کند. الگوی فصلی افسردگی، که اصطلاحا اختلال عاطفی فصلی (seasonal affective disorder) نامیده می شود، ممکن است به صورت شروع و فروکش حمله ها در زمانهای قابل پیش بینی در طول سال ظاهر شود این اختلال در زنان شایعتر است و علائمش عبارت است از: بی انرژی بودن، خستگی، افزایش وزن و پرخوابی. شیوع با دور شدن از ناحیه استوایی زمین افزایش می یابد و با تغییر کرونوبیولوژی در معرض نور قرار گرفتن، خلق بهبود می یابد.(10)
تشخیص اختلال افسردگی عمده نوجوانان و جوانان با تظاهرات حاد و بدون نشانه های روانی قبلی آسان است اما در بسیاری از موارد شروع آن تدریجی بوده و در کودکی بروز می کند که سالها دچار مشکلات بیش فعالی، اختلال اضطراب جدایی یا نشانه های افسردگی متناوب بوده است. طبق ملاکهای تشخیصی DSM-IV برای اختلال افسردگی عمده، حداقل باید 5 نشانه در یک دوره دو هفته ای وجود داشته و تغییری در کارکرد قبلی فرد ایجاد شود.( جدول الف) از جمله نشانه های ضروری عبارتند از:
نشانه های دیگری که 4 ملاک تشخیصی دیگر از آنها گرفته شده اند عبارتند از:
- ناتوانی کودک در کسب وزن مورد انتظار
- بی خوابی یا پرخوابی روزانه
- تحریک یا کندی روانی حرکتی
- خستگی روزانه یا فقدان انرژی
- احساس بی ارزشی یا احساس گناه نامتناسب
- کاهش توانایی تفکر یا تمرکز
- افکار تکرار شونده مرگ.
این نشانه ها باید موجب اختلال اجتماعی یا تحصیلی شوند. نشانه ها برای اینکه مشمول ملاکهای تشخیصی اختلال افسردگی عمده باشند نباید ناشی از تاثیر مستقل مواد(مانند الکل) باشند. تشخیص اختلال افسردگی عمده ظرف دو ماه پس از فقدان فردی عزیز گذاشته نمی شود، مگر مواردی که اختلال بارز کارکردی، اشتغال ذهنی بیمارگونه با بی ارزشی، افکار خودکشی، نشانه های سایکوز یا کندی روانی حرکتی وجود داشته باشد.
دوره افسردگی عمده در کودکان قبل از سنین بلوغ احتمالا بصورت شکایات بدنی، تحریک روانی حرکتی و توهمات هماهنگ با خلق تظاهر می نماید. فقدان احساس لذت نیز شایع است، ولی فقدان احساس لذت، ناامیدی، کندی روانی حرکتی و هذیان در نوجوانان و بالغین مبتلا به دوره های افسردگی عمده شایعتر از بچه های کوچک مبتلا است. مشکلات اشتها و خواب در بالغین شایعتر از کودکان و نوجوانان افسرده است. در نوجوانان ممکن است رفتار مخفی کارانه یا آشکارا ضداجتماعی و مصرف الکل یا مواد قاچاق دیده شود و تشخیص های اضافی اختلال نافرمانی مقابله جویانه، اختلال سلوک و سوء مصرف یا وابستگی به مواد را توجیه کند.
احساس بی قراری، بداخلاقی، پرخاشگری، بی میلی برای همکاری در جریانات خانوادگی،
کناره گیری از فعالیت های اجتماعی و تمایل به ترک منزل همگی در افسردگی نوجوانان شایع است. مشکلات تحصیلی هم ممکن است دیده شود. نوجوانان ممکن است نسبت به ظاهر خود
بی توجه بوده و تهییج پذیری آنها افزایش یابد و به خصوص نسبت به طرد شدن در روابط عاشقانه و محبت آمیز حساس باشند.
شروع اختلال خلق زودرس در دوران کودکی و نوجوانی ممکن است شدیدترین نوع اختلال خلق باشد و اغلب در خانواده هایی دیده می شود که در آنها میزان بروز اختلال خلق و سوء مصرف الکل بالا است. این کودکان و نوجوانان احتمالا دچار عوارض ثانویه ای نظیر اختلال سلوک، سوء مصرف الکل و سایر مواد و رفتار ضداجتماعی می شوند. اختلال کارکردی مربوط به افسردگی در کودکان عملا به تمام زندگی روانی- اجتماعی کودک گسترش می یابد، عملکرد و رفتار تحصیلی، روابط با همسالان و روابط خانوادگی تماما تحت تاثیر قرار می گیرند فقط کودکان و نوجوانان بسیار باهوش و درس خوان که افسردگی آنها از حد متوسط نگذشته باشد قادرند با صرف وقت و انرژی بیشتر مشکلات خود را در یادگیری جبران نمایند.
در غیر این موارد عملکرد تحصیلی بدون استثناء تحت تاثیر ترکیبی از مشکلات تمرکز، کندی تفکر، فقدان علاقه و انگیزه، خستگی، خواب آلودگی، نشخوار ذهنی افسردگی و اشتغالات ذهنی آسیب می بیند. افسردگی کودکان و نوجوانان ممکن است اشتباها اختلال یادگیری تشخیص داده شوند. مشکلات یادگیری ثانوی بر افسردگی حتی اگر دیرپا باشند پس از بهبود افسردگی به سرعت از بین می روند.
نوجوانان و جوانان مبتلا به اختلال افسردگی عمده ممکن است دچار توهم و هذیان شوند در اکثر موارد این نشانه های سایکوتیک از لحاظ موضوعی با خلق افسرده هماهنگ هستند، طی دوره افسردگی بروز می کنند، ( معمولا در بدترین زمان آن) و حاوی انواع خاصی از توهمات مختص اسکیزوفرنی نظیر صداهایی که با هم بحث می کنند یا به بیمار اشاره می کنند، نیستند.
توهمات افسردگی معمولا به صورت صدای واحد است که خطاب به بیمار صحبت می کند و لحن توهین آمیز یا انتحاری دارد. هذیانهای افسردگی حول موضوعات احساس گناه، بیماری جسمی، مرگ، پوچ گرایی، تنبیه موجه، بی کفایتی شخصی و گاهی گزند آسیب هستند این هذیانها در سنین پیش از بلوغ نادر بوده که احتمالا دلیل آن عدم بلوغ شناختی است ولی در نیمی از نوجوانان دچار افسردگی سایکوتیک مشاهده می شوند. اگر نوجوانان مبتلا به اختلال خلق اقدام به خود درمانی با الکل یا سایر مواد غیر مجاز نماید تشخیص اختلال خلق ممکن است بسیار مشکل باشد. در مطالعه ای که اخیرا انجام شد 17% نوجوانان مبتلا به اختلال خلق نخستین بار به عنوان سوء مصرف مواد مورد توجه طبی قرار گرفته بودند و فقط پس از دوره سم زدایی نشانه های روانی قابل ارزیابی شد و تشخیص گذاری درست اختلال خلق امکان پذیر شد. (18)
تعیین میزان شیوع افسردگی مشکل است و یکی از علل آن تعریف های تشخیصی متفاوتی است که پژوهشگران مختلف به کار برده اند اختلالات خلقی خصوصا افسردگی یک قطبی از شایعترین اختلالات روانی بالغین است احتمال ابتلا به افسردگی یک قطبی در طول عمر حدود15% است و شاید در زنها این نسبت به 25% برسد تخمین زده می شود که فقط 50% کسانیکه واجد ملاکهای تشخیص افسردگی اساسی هستند تحت درمان قرار می گیرند.
شیوع اختلال دو قطبی I کمتر از اختلال افسردگی اساسی است.( با میزان شیوع حدود 1% در
طول عمر)(18)
جنس
افسردگی یک قطبی در زنان 2 برابر مردان است هر چند علل این اختلال معلوم نیست پژوهش ها به روشنی نشان داده است که آنرا می توان به روش های تشخیصی تعصب آمیز ارتباط داد علل این تفاوت ممکن است در استرس های متفاوت، زایمان، درماندگی آموخته شده (Learned helplessness) و آثار هورمونی نهفته باشد برعکس اختلال افسردگی اساسی، در اختلال دو قطبی I شیوع بیماری در زن و مرد تقریبا برابر است.
سن
شروع اختلال دو قطبی I زودتر از اختلال افسردگی اساسی است حدود سن شروع اختلال دو قطبی I از کودکی( حتی 5 یا 6 سالگی) تا 50 سالگی حتی ندرتا بالاتر، با میانگین 30 سالگی گسترده است سن متوسط شروع اختلال افسردگی اساسی 40 سالگی است در 50% بیماران سن شروع بین 50-20 سالگی است.
افسردگی یک قطبی از نظر توزیع دوپیک(peak) دارد که یکی در سنین 60-50 سالگی و دیگری بین 30-20 سالگی است در سنین 30-20 سالگی تعداد مردان بیش از زنان مبتلا می باشند و در سن 60-50 سالگی اکثرا زنان مبتلا می باشند. (17)
به طور کلی افسردگی یک قطبی در افرادی که فاقد رابطه بین فردی نزدیک هستند یا از همسر خود طلاق گرفته و یا جدا شده اند بیشتر دیده می شود.(17)
رابطه بین طبقه اجتماعی و افسردگی یک قطبی به اثبات نرسیده است. هر چند که بعضی از تحقیقات رابطه بین طبقه اجتماعی و افسردگی اساسی را مطرح می کند در گذشته تصور می شد که بیماری مانیک- دپرسیو اختلال خاص طبقه متوسط بالا و بالای جامعه است. اما در تحقیقات اخیر این رابطه مشاهده نگردیده است. شیوع افسردگی در بی سوادان شایعتر است.
شیوع اختلالات خلقی از نژادی به نژاد دیگر متفاوت نیست ولی متخصصین ظاهرا میل دارند اختلالات خلقی را در کسانی که زمینه فرهنگی و نژادی متفاوتی دارند کمتر از معمول تشخیص دهند. (3)
شامل ورد59 صفحه ای
توجه : لینک دانلود پکیج، پس از خرید برای شما نمایان شده و به ایمیل واردشده نیز ارسال خواهد شد. دقت کنید که ایمیل در ابتدای خود www ندارد.
همچنین توجه نمایید که وارد کردن نام و نام خانوادگی صحیح، داشتن ایمیل و یا شماره موبایل الزامی نبوده و می توانید از ایمیل و یا شماره موبایل غیر واقعی استفاده نمایید، چرا که فایل پس از خرید برای شما فعال شده و قابل دانلود و استفاده است.
برای دریافت فرمت pdf رایگان میتوانید به ادرس
bia2download70@gmail.com
ایمیل بزنید نام کامل پروژه قید شود.
مبلغ قابل پرداخت 19,000 تومان