تحقیق دانشجویی

تحقیق دانشجویی

پاورپوینت مقاله تحقیق و پروژه دانشجویی با قیمت مناسب تر از کافی نت،راحت و بی دردسر تحقیق های خود را از سایت ما دانلود کنید.

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

آمار سایت

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 107
  • بازدید دیروز : 28
  • بازدید کل : 325010

هنر و گرافیک


هنر و گرافیک

مقدمه

انسانها عاشق موجوداتند و از خود نمي پرسند كه اين موجودات از كجا مي آيند و به كجا مي روند و ديار اصليشان كجاست.

مولوي عاشقي است كه مي گويد: نيستي اصل همه هستيهاست مانند هوا كه به نظر هيچ مي آيد ولي همه بدو زنده اند هنر از قله بي رنگ سرچشمه مي گيرد و بر دشتهاي عالم صورت روان مي شود كه هاتف مي گويد:

ز آب بيرنگ صد هزاران رنگ لاله و گل نگر در اين گلزار

كلاً جان هنر كه خودش يك شهود بي حساب حقيقت است در عالم جبروت زاده مي شود. عالمي كه آنجا، جاري نيست ما زمان نيست، صورت نيست، و اگر چيزي باشد خود معناست و خود اين معناي محض عين زيبايي و نيكويي است كه در گلشن راز آمده :

شراب و شمع و شاهد عين معناست كه در هر جلوه اي او را تجلي است

اين معني به آسمان ملكوت و فراختاي خيال نزول مي كند و اين دنياي خيال ك عرصه نامتناهي دارد و در آنجا اين معني صورتي مناسب مي پوشد و براي فرود به ارض عالم تن آماده مي شود و در اينجاست كه بايد بگويم:

جان هنر از غيب الغيوب انديشة هنرمند پاي به عالم تماشا مي گذارد و خلق را فرا مي خواند كه :

اي بستگان تن به تماشاي جان رويد زيرا رسول گفت تماشا مبارك است

(ديوان شمس)

زبان تنها در بيان انديشه ها و احساسات عادي و سطحي تواناست و به محض آنكه به احوال عميق و لطيف باطني مي رسد سكوت مي كند

چو بلبل روي گل بيند زبانش در حديث آيد مرا در رويت از حيرت فروماندست گويايي

(سعدي)

اگر بگويم زبان براي بيان معاني وسيله اي بسيار ناقص است و ناتوان ستايش اغراق آميز كرده ام چرا كه زبان در آن ولايت هيچ كاره است. پس چه بايد كرد و چاره چيست؟ چاره هنر است .

- هنر مي تواند آنچه را كه به زبان عادي نمي توان گفت به زبان خود كه آميخته با هزار رمز و راز است بيان كند.

- هنر استفاده كامل از وسيلة ناقص است (اسكاروايلد شاعر انگليسي)

هنرمند نخست بايد بداند كه غوغاي عالم درون را چگونه مي توان با مردمان در ميان نهاد و داغ سينه شرحه شرحه را چون لاله آشكار كرد. پس با هزار آرزو به نزد سر مي رود كه مرا از اين تنگناي تنهايي رهايي بخش و راهي بنماي تا چگونه خود را به خلق بنمايم آخر من رسول جمالم و جبرئيل عشق بر من آيت ها آورده است كه بايد بر مردمان فرو خوانم.

هنرمند اصيل عاشق زيبائي است نه عاشق خويشتن و در سوداي اعتلاي هنر است نه در انديشه نام و شهرت خويش و پروانه ايست كه برگرد شمع جمال مي گردد نه شمعي كه خلق را به طوافغ گرد خويش فرا خواند.

و بزرگترين هنرمند كه همة هنرمندان را در سلسله گيسوي پريشان خود اسير كرده كسي نيست جز ايزدمنان.

كه: با قلم موي باد و باران و جنبش خاك و گردش افلاك هردم هزاران نقش بر بوم زمين و آسمان مي آفريند و رقص گستاخ و بي خيال امواج را زيبايي مي بخشد.

و تو اي هنرمند سر به سجده او نهاده اي

و تو اي معلم هنر ميداني كيست؟

ومن الله توفيق

عسكري 1/10/81

 

پيش گفتار

گرافيك

واژه گرافيك از مصدري يوناني به معناي (نوشتن) مي آيد. ريشه آن در اصل بمعناي (خراشيدن)، (حك كردن) و (نقر كردن) است. گرافيك (Graphic) در زبان فرانسه مانند اسم دستور بمعناي منحني و نمودار رياضي به كار مي رود. لغت انگليسي و آلماني آن Grapin ميباشد كه اين لغت در انگليسي كوتاه شده Graphic Farmula است. از لحاظ راه بندي هنرها، هنر گرافيك را شاخه اي از هنرهاي تجسمي (پلاستيك) بشمار مي آورند.

گرافيك زباني تصويري است كه براي ايجاد ارتباطي ديداري جهت انتقال پيامي خاص، از نشانه هاي بصري بهره مي برد. آنچه اساس يك اثر گرافيكي را تشكيل مي دهد «فرم» و رنگ است. آنچنان كه در ساير هنرهاي تجسمي، در گرافيك نيز «فرم» وظيفه اصلي و اساسي را در انتقال پيامي كه اثر حامل آن خواهد بود، به عهده دارد. در يك كار خوب حتي نوشته ها و كلمات نيز از جهت «فرم» و تصوير خود مورد ارزيابي قرار گرفته و مؤثر خواهند بود. از اين جهت ميزان موفقيت يك اثر بستگي تام به كيفيت بهره گيري خلاقانه گرافيست از «فرم» دارد. كار گرافيكي به دليل موقعيت معمول خود در زندگي روزانه، آنچنان مورد تأمل قرار نمي گيرد كه يك اثر نقاشي . به همين خاطر «فرم» در اثر گرافيك براي برقراري ارتباط بصري با مخاطب از صراحتي خاص و شمولي عام برخوردار است. از همين جا تفاوت اصلي گرافيك با هنر نقاشي در نسبت بهره جويي آنها از «فرم» آشكار مي شود، چرا كه نقاش در ارتباطش با اشياء سعي در گذشتن از صورت ظاهر آنها دارد. به عبارت ديگر، در نقاشي رسيدن به تماسي نزديكتر از آنچه، به چشم مي آيد مورد نظر مي باشد، يعني اينكه هنرمند فراتر از ديدار، در شيء متصرف مي شود، به همان نسبت كه شيء احساسي را در او برمي انگيزد يا حالتي را در او به وجود مي آورد. بنابراين، ارتباط دروني ميان نقاش و اشياء است كه به خلق اثر مي انجامد، در حالي كه گرافيست به ظاهر اشياء كار دارد و اصلاً هنر او در استفاده خلاقانه، صريح و ضربه گونه از صورت اشياء مي باشد، نه جستجوي ارتباط با باطن آنها. رابطه اشياء با يكديگر و احساسي كه از اين ارتباط خارجي برانگيخته مي شود مايه اصلي كار او را تشكيل مي دهد. از اين مقايسه نبايد نتيجه گرفت كه هنر گرافيك برتر از هنر نقاشي است يا بالعكس، بلكه سخن از ساخت هاي جداگانه دو شعبه از هنرهاي تجسمي است و اصلاً اگر اين تفاوت نبود چگونه مي شد شاخه هاي هنرههاي تجسمي را از يكديگر تميز و تشخيص داد و يا تفاوت آنها و كاربردشان را حس كرد؟ بنابراين، هنر گرافيك را مي توان «فرم» گران ترين شعبه هنرهاي تجسمي به شمار آورد كه با جستجوي مشتركات بصري اشياء به كشف معاني عام «فرم»ها پرداخته و از طريق ديداري، پيامي خاص را منتقل مي كند در اين راستا هرچه «فرم» از صراحت بيشتري برخوردار باشد درجه شمول آن عام تر و گسترده تر خواهد بود، تا جايي كه به سمت تقارن فرهنگي ميان مخاطبان پيش خواهد رفت.

هنر گرافيك به شكل امروزي اش در خدمت تبليغات و زاييده بسط و توسعه جهان معاصر و تمدن تكنولوژيك است. همين تمدن در تكوين خود رو به سوي يك قطبي كردن جهان داشته و سعي در يكنواخت كردن همه ابزارهاي تبليغي دارد. از اين رو، هنر گرافيك نيز در بطن خود نوعي ارتباط بصري جهاني را مي پروراند تا به عنوان مثال قادر باشد در يك پوستر سينمايي مبلغ و شناساي فيلمي از اين سوي دنيا به مردمان آن سوي دنيا باشد و برعكس، يا اينكه بسته بندي يك كالا را به گونه اي انجام دهد تا طلب آن را تقريباً به يك نسبت در مردم همه نقاط جهان فراهم آورد. اين خصوصيت كه بستگي تام به ويژگي ذاتي توليد براي مصرف و مصرف براي مصرف دارد الزاماً فرهنگي بصري را به وجود آورده است كه در آن خواهش هاي ذاتي انسان تحت تأثير القائات بصري شكل گرفته و جهت گيري مي شوند تا جايي كه نيازهاي واقعي او مشروط و مستحيل در القائات بصري ناخواسته مي گردد. هم از اينجاست كه بيگانگي انسان با خود از دريچه چشم هايش رسوخ خواهد كرد. به اين ترتيب، هنر گرافيك كه از طرفي مبشر تقارن فرهنگي و بصري است، متضمن از خود بيگانگي نيز خواهد شد. اين تضادي است كه در بطن تمدن معاصر و همه ملزومات آن وجود دارد. در مقابل اين تضاد و عامل آن، يعني ميل باطني گرافيك به برقراري ارتباط بصري جهان شمول، ذائقه فرهنگي و سنت هاي اقوام مختلف قرار دارد كه تنها وسيله مقاومت در برابر همسان سازي سلايق و تحريك و مطيع كردن ذائقه انسانها مي باشد و عواملي است كه بيش از همه در عرصه «گرافيك فرهنگي» مي تواند مؤثر واقع شود. اما متأسفانه از آنجا كه تبليغات شعبده اي است كه با نفي عقل و اختيار انساني، او را زير سلطه هولناك تشنگي و تب مصرف در مي آورد، نيازهاي كاذب آنچنان در زندگي روزانه از طريق فرهنگ بصري گسترش يافته و شاخه دوانيده است كه ذوق سنتي را نيز به نفع خود دگرگون و مسخ مي كند. ظهور اين پديده عجيب نيست؛ تبليغات و از آن ميان تصاوير قادر خواهند بود صورت هاي كاذب را بتدريج به صورتي موجه به ذوق عامه تحميل كنند.

در و ديوار و كوچه و خيابان و هجوم تصاوير بزرگ و كوچك انواع و اقسام اجناس مصرفي كه بر سر چهارراه ها و بر روي اتوبوس هاي غول پيكر و هرجا كه چشم بگردد، خواسته و ناخواسته به چشم هاي مردم و آيينه روح آنها هجوم مي برند، شاهد اين مدعايند.

شايسته تر اين است كه با تأمل و تعمق بيشتر به تلفيق سنت هاي تصويري و گرافيك معاصر توجه كرد. به تعبير ديگر، اضافه و تلفيق كردن پاره اي از نقوش سنتي اعم از اسليمي ها، نقوش تزييني به كار گرفته شده در معماري، هنرهاي سنتي و ... با شيوه هاي گرافيكي معمول – كه غالباً به خاطر مراعات سفارش دهنده صورت مي گيرد – نمي تواند تحول در هنر گرافيك محسوب شود، يا اينكه صبغه «ملي» به خود بگيرد، بلكه در نهايت كليشه هاي ملال آوري را متداول خواهد ساخت كه بي هيچ خلاقيت و اعتقاد هنري از جانب گرافيست به كار گرفته شده و جز مانعي در برابر كنكاش و جستجوي اصيل و خلاقانه نخواهد بود.

آيا گرافيك با هويت ايراني (ملي) مي تواند مطرح باشد؟

شايد اگر اين پرسش راجع به نقاشي و براي نقاشان مطرح شده بود، پاسخ چندان مشكل نمي نمود. هرچند جستجوي راه هاي عملي آن دشوار مي نمايد، اما به دليل وجود تجربه تاريخي نگارگران ايراني، به راحتي مي تواند پاسخي مثبت داشته باشد. ليكن گرافيك مقوله اي است كه تكوين آن با تاريخ تمدن معاصر غرب گره خورده است و به روشني پيداست كه گرافيك معاصر نه تنها پيوندي با اعتقادات و سنت هاي ما ندارد بلكه منافي آن نيز مي باشد. چرا كه تبليغي كه گرافيك معاصر را جان بخشيده، نه از مقوله تبليغي است كه ايجاد تحول حقيقي در مخاطب از آثار آن است، بلكه هويت او در ربودن هوشياري آدمي ست، و ابزاري است در خدمت محصول سود بيشتر. از اين جهت پاسخ سؤال بالا روشن است. گرافيك معاصر ناقض هويت ملي و تجربه سنتي است. اما چنانچه بتوان به وجود مقوله اي به نام «گرافيك فرهنگي» معتقد شد، هم در اين عرصه است كه مي توان اميدوار به تحولي بود. زيرا عالم «فرهنگ» متفاوت است با مشهودات و عادات روزمره، و هنرمند متعهد به سطحي نگري و مراعات ذوق عامه نيست. در واقع خلق اثر در عرصه فرهنگ، هنر و ادبيات به او فرصت گذشتن از حصارهاي گرافيك معاصر و كليد شكستن طلسم «ابزار بودن» را مي دهد. تصرف در گرافيك معاصر با تمسك به سنت تصويري و نه صرفاً با «انضمام نقوش سنتي» به آن، مي تواند راهگشاي تحول واقعي باشد و طبيعتاً متناقض با گرافيك به عنوان رسانه تبليغي.

هنرهاي گرافيك عبارتند از آنگونه هنرهاي تصويري كه در دهه نخست به منظور تكثير يا رپرودكسيون (دوباره توليد كردن) آفريده ميشود. البته شيوه هاي چاپ و دوباره توليد كردن اثرهاي گرافيك گوناگونند: نكته مهم ديگر در هنرهاي گرافيك تقدم خط پر رنگ است.

در گذشته گرافيك به آن قسمت از طراحي و نقاشي سياه و سفيد گفته ميشد كه بوسيله فن چاپ دستي يا ماشيني تكثير مي شد. هنر گرافيك و هنرهاي تجسمي در كشور ما، از يك سابقه تاريخي برخوردارند. مي توان گفت از زمكان نقوش اوليه روي سفالها، حجاريها، گچ بريها، خطوط كوفي و ثلث و نستعليق و ساير خطوط نگارش و مصور كردن كتابها و مينياتور و تذهيب و آرايش صفحات و نيز نقوش پارچه ها و قالي و حكاكي روي وسايل مختلف زندگي و امثال اينها تا زمان ظهور فن چاپ هنر گرافيك و هنرهاي تجسمي در كشور ما وجود داشته اند حتي اگر فن چاپ را مبنا قرار دهيم باز سابقه هنر گرافيك ما نزديك به يك قرن مي شود. امروزه هنر گرافيك معناي بسيار گسترده اي پيدا كرده است. امروزه هنر گرافيك وسيله اي براي آگاه كردن مصرف كننده از كيفيت موضوع است. درصد از موضوعات معرفي شامل كالاهاي تجاري مي شوند و قسمت اعظم آن كيفيتي فرهنگي، آموزشي و روشن كننده دارند، مانند شناساندن انواع فعاليتهاي فكري انسان بوسيله تصوير.

هنر گرافيك هنر گسترده اي است كه دقيقاً نمي توان حدود آن را مشخص و معين كرد. اين هنر به آساني هنرهاي ديگر را به كار مي گيرد و به انها شكلي گرافيكي مي دهد.

گرافيك در عصر ما علاوه بر كتاب آرايي و مصارف گذشته به عرصه تبليغات تجاري، اعلانات ديواري (پوستر) و مطبوعاتي و نشانه ها و غيره را يافته است. حتي از اين حد هم تجاوز كرده و با ورود به عالم سينما و تلويزيون در عنوان بندي (تيتراژ) فيلم ها و برنامه هاي تلويزيوني، نقاشي متحرك (انيميشن) كاربرد يافته است. تكنيكهاي گرافيكي عكاسي، طرحهاي گرافيكي كامپيوتري، فرمها و رنگهاي لباسها و دكورها، مسائل ارتباط محيطي و امكانات متنوع ديگر.

هنر گرافيك را به حيطه عكاسي، كامپيوتر، تئاتر، معماري مجسمه سازي، نقاشي و خياطي، طراحي صنعتي و فنون ديگر كشانده است. بدين قرار ملاحظه مي كنيم كه هنر گرافيك رفته رفته آنچنان تحول و تنوع پيدا كرده و مي كند كه هر آن، نيازمند تعريف جديد و جديدتري است زيرا ابعاد و جنبه هاي تازه، جامعيت تعاريف قبلي را از بين مي برند. اما اين همه اركان اساسي هنر گرافيك يعني نقش و خط و تكثير همچنان پابرجا هستند و با تكيه بر همين اركان اساسي هنر گرافيك از ساير هنرها متمايز مي گردد.

طراح و هنرمند گرافيك، هنرمندي جامع است كه با نبض زندگي، زندگي مي كند و با ريتم نبض زندگي كار مي كند. كار و گفتگوي تصوير زمانه است. هنرمنديست كه جامعه را روز به روز تصوير مي كند و با تصاويري شرايط و كيفيت فرهنگي جامعه را بازگو مي كند. كار هنرمند گرافيك گاه بصورت كاريكاتور هشدار دهنده مي شود و گاه با نقوش تزئيني، هويت جامعه امروز را براي آينده به ثبت مي رساند. گاه به صورت تصوير و ايلوستراسيون يا به شكل نشانه و سمبل و برچسب و علائم راهنمايي به جامعه آموزشي تصويري مي دهد. گاه به صورت خط و صفحه آرايي غنا بيان تصويري را بالا مي بر د. گاه به صورت اعلان و پوستر و آگهي، منادي موضوعات فكري انسان چون مذهب، سياست، علم، صنعت، فرهنگ، هنر ورزش مي شود. گاه بصورت تبليغات تجاري در خدمت اقتصاد درآمده وسيله اي تعيين كننده مي شود. گاه با نقش اسكناس و پول در پيچ و خم ارتباطات مادي قرار مي گيرد. گاه با طرح تمبر حامل پيام و فرهنگ جامعه مي گردد. و گاه نيز به صورت كارت، سركاغذ، پاكت و تابلو، معرف خصوصي افراد مي شود. خلاصه هنرمند گرافيك نويسنده ايست كه با بياني تصويري سرگذشت انسانها را مي نويسد و براي تمام لحظات زندگي و براي تمام موضوعات زندگي قلم مي زند.

امروزه انقلابي كه در زمينه نشر روميزي ايجاد شده ما را چنان با صنعت چاپ 10 سال پيش فاصله داده كه ديگر فكر كردن در زمينه نشر و گرافيك دستي و روشهاي سنتي به فراموشي سپرده شده است. پيشرفتهاي علمي و تكنيكي به دست آمده در صنعت چاپ با يك چنان سرعتي اين صنعت را متحول كرد كه هنوز متخصصاني پيدا مي شوند كه فرصت كافي براي كنار گذاشتن تمام يا بخشي از روشهاي سنتي خود را پيدا نكرده و يا هنوز انس و الفت كافي با شيوه هاي مدرن پيدا نكرده باشند. سيستم سنتي صنعت چاپ انجام امور مربوط به نشر و چاپ را محدود به افرادي خاص و بسيار با تجربه، چه از لحاظ اجرايي كرده بود. در سيستم سنتي يك طراحي براي اجراي ايده هايش با مشكلات اجرايي وسيعي روبرو بود. اجراي يك كار مدرن نيازمند بود به وجود ابزارهاي مختلف دستي و نيز فردي كه تخصص و تجربه كافي در زمينه استفاده از اين ابزارها را داشته باشد.

امروزه كامپيوترها با پردازنده هاي پرسرعت و ابزارهاي جانبي خودكار و دقيقشان مثل اسكنرها و ايميج سترها، به كمك صنعت چاپ آمده و ضمن ايجاد تحول در اين صنعت، انجام امور را راحت، انعطاف پذير، سريع و با دقت عمل بالا انجام مي دهند. نرم افزار فتوشاپ به عنوان يك ابزار بسيار كارآمد و پرقدرت كه روي كامپيوتر نصب مي شود، نقطه پايان اغلب روشهاي قديمي و سنتي به شمار مي آيد، هرچند كه هنوز مواردي پيدا مي شوند كه كامپيوتر در زمينه اجراي آنها هنوز انعطاف پذيري لازم را نداشته باشد اما اين موارد چندان تعيين كننده نيستند و ارائه نسخه هاي نرم افزاري جديد با امكانات تازه تر روز به روز ما را به سمت گرافيك مدرن تر پيش مي برند.

 

آشنايي با نرم افزارهاي گرافيكي

بيش از اين كه كاربر به بررسي برنامه هاي گرافيكي بپردازد بهتر است با مفاهيم نرم افزارهاي گرافيكي و تفاوت هاي آنها با يكديگر آشنا شود تا اولاً تفاوت ها و توانايي هاي نرم افزارهاي مختلف گرافيكي را درك نمايد و دوماً قبل از شروع به طراحي امكان تصميم گيري براي او فراهم آيد كه كدام يك از برنامه ها نياز او را بهتر برآورده مي سازند و يا اين كه كدام يك را بايد در كنار هم يا موازي با ديگري به كار بندد گرافيك كامپيوتري به دو بخش برداري ورستري تقسيم مي شود كه هر كدام خواص و توانايي هاي خاص خود را دارند نرم افزارهاي رستري مثل فتوشاپ با پيكسل ها سر و كار دارند و امكان ديجيتايز كردن ويرايش تصاوير توسط اسكنرها در آنها فراهم آمده است در حالي كه نرم افزارهاي برداري مانند فري هند و كارل در او بيشتر به منظور طراحي و رسامي موضوعات ساخته فكر انسان به كار مي روند و كمتر با عكس و تصاوير فتوگرافيكي سرو كار دارند و امكان ديجيتايز كردن و ويرايش تصاوير توسط اسكنرها در آنها فراهم آمده است در حالي كه نرم افزارهاي برداري مانند فري هند و كارل در او بيشتر به منظور طراحي و رسامي موضوعات ساخته فكر انسان به كار مي روند و كمتر با عكس و تصاوير فتوگرافي سر و كار دارند به عنوان مثال براي شبيه سازي بدنه يك اتومبيل به كمك كامپيوتر از نرم افزارهاي برداري استفاده مي شود كه امكانات كافي براي رسامي در اختيار دارند اما چنانچه بخواهيم از يك اتومبيل واقعي عكس بگيريم و رنگ آن را تغيير دهيم و با تصاوير ديگر ممزوج نماييم پر واضح است كه از نرم افزارهاي رستري مانند فتوشاپ كمك مي گيريم.

نرم افزارهاي گرافيكي برداري (Vector)

اساس طراحي در اين نرم افزارها موضوعاتي مثل دايره كمان و خط هستند كه هريك موضوع واحدي بوده و توسط فرمولهاي رياضي تعريف مي شوند و هر موضوع به تنهايي قابل انتخاب تغيير سايز و

 

تحقیق 73 صفحه ای در رابطه با گرافیک برای دانلود متن اصلی خرید کنید


مبلغ قابل پرداخت 29,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 866

تمامی مقاله تحقیق گزارش کار آزمایشگاه را از سایت ما دانلود کنید

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما